فرزندان، همسران، خانه ها و همه دارایی ها - دلبستگی به همه اینها نادرست است. ||1||
ای عقل، چرا از خنده منفجر می شوی؟
با چشمان خود ببینید که این چیزها فقط سراب هستند. پس سود مراقبه در پروردگار یگانه را به دست آورید. ||1||مکث||
مثل لباسی است که بر تن می پوشی در چند روز می پوشند.
چه مدت می توانید روی دیوار بدوید؟ در نهایت، شما به پایان آن می رسید. ||2||
مانند نمک است که در ظرف خود نگهداری می شود. وقتی در آب قرار می گیرد، حل می شود.
وقتی فرمان خداوند متعال می آید، روح برمی خیزد و در یک لحظه می رود. ||3||
ای ذهن، قدم هایت به شماره، لحظه های نشستن تو به شماره و نفس هایی که باید بکشی به شماره است.
ای ناناک، تا ابد ستایش خداوند را بخوان و در پناه پاهای گورو راستین نجات خواهی یافت. ||4||1||123||
آسا، مهل پنجم:
آن چیزی که وارونه بود، قائم شده است. دشمنان و دشمنان مرگبار با هم دوست شده اند.
در تاریکی جواهر می درخشد و عقل ناپاک پاک شده است. ||1||
وقتی پروردگار عالم رحمت کرد
آرامش، ثروت و ثمره نام خداوند را یافتم. من با گورو واقعی آشنا شده ام. ||1||مکث||
هیچ کس من را نشناخت، بدبخت بدبخت، اما اکنون، در تمام دنیا مشهور شده ام.
قبلاً هیچ کس حتی با من نمی نشست، اما اکنون همه پاهای من را می پرستند. ||2||
قبلاً در جستجوی سکه ها سرگردان بودم، اما اکنون، تمام خواسته های ذهنم برآورده شده است.
طاقت حتی یک انتقاد را نداشتم، اما اکنون در سعد سنگات، گروه مقدس، سرد و آرام شده ام. ||3||
چه فضایل باشکوه خداوندی غیرقابل دسترس، نامحسوس و عمیق را یک زبان می تواند توصیف کند؟
خواهش می کنم مرا بنده ی بنده ی بندگانت قرار ده. بنده ناناک به دنبال پناهگاه خداوند است. ||4||2||124||
آسا، مهل پنجم:
ای احمق، تو در به دست آوردن سود خود بسیار کند و در زیان دادن بسیار سریع هستی.
شما کالای ارزان قیمت را خریداری نمی کنید. ای گناهکار، تو به قرض خود گره خوردی. ||1||
ای گورو واقعی، تو تنها امید من هستی.
ای خداوند متعال نام تو پاک کننده گناهکاران است. تو تنها پناه منی ||1||مکث||
با گوش دادن به سخنان شیطانی، گرفتار آن می شوید، اما در خواندن نعم، نام خداوند تردید دارید.
شما از صحبت های تهمت آمیز خوشحال می شوید. درک شما فاسد است ||2||
مال دیگران، زنهای دیگران و تهمت دیگران - خوردن ناخورده، دیوانه شدی.
شما عشق به ایمان واقعی دارما را حفظ نکرده اید. با شنیدن حقیقت، خشمگین می شوی. ||3||
ای خداوند بخشنده حلیم، مولای مهربان، نام تو تکیه گاه بندگانت است.
نانک به پناهگاه تو آمده است. خدایا او را از آن خود کن و آبرویش را حفظ کن. ||4||3||125||
آسا، مهل پنجم:
آنها به باطل دلبسته اند; چسبیده به گذرا، آنها در دام وابستگی عاطفی به مایا گرفتار می شوند.
هر جا می روند، به خداوند فکر نمی کنند. آنها توسط خودپرستی فکری کور شده اند. ||1||
ای فکر، ای چشم پوشی کن، چرا او را نمی پرستی؟
تو با تمام گناهان فساد در آن اتاق سست و نازک زندگی می کنی. ||1||مکث||
با فریاد "مال من" روزها و شبهای تو می گذرد. لحظه به لحظه عمرت داره تموم میشه