ای پدر، روحی که در اتحاد به عنوان یک یوگی متحد شده است، در تمام اعصار در جوهر عالی متحد می ماند.
کسی که نعم آمبروسیال، نام پروردگار پاک را به دست آورده است - بدن او از لذت خرد معنوی برخوردار است. ||1||مکث||
در شهر خداوند، او در وضعیت یوگی خود می نشیند و امیال و درگیری های خود را رها می کند.
صدای بوق همیشه آهنگ زیبای خود را به صدا در می آورد و روز و شب او پر از جریان صوتی ناد است. ||2||
فنجان من مراقبه انعکاسی است و خرد معنوی عصای راه رفتن من است. ساکن شدن در حضور خداوند خاکستری است که بر بدنم می زنم.
ستایش خداوند شغل من است. و گورمخ زیستن دین پاک من است. ||3||
تکیه بازوی من این است که نور خداوند را در همه جا ببینم، اگرچه اشکال و رنگ های آنها بسیار زیاد است.
می گوید ناناک، گوش کن، ای بهارتاری یوگی: فقط خداوند متعال را دوست بدار. ||4||3||37||
آسا، اول مهل:
حکمت معنوی را ملاس خود قرار ده و مراقبه را از گلهای معطر خود بساز. بگذار کارهای نیک گیاه باشند.
بگذارید ایمان عبادی آتش تقطیر باشد و عشق شما جام سرامیکی. بنابراین شهد شیرین زندگی تقطیر می شود. ||1||
ای بابا، عقل مست از نعم است که در شهدش می نوشد. در عشق خداوند جذب می شود.
شب و روز، دلبسته به عشق پروردگار، آواز آسمانی شباد طنین انداز می شود. ||1||مکث||
خداوند کامل به طور طبیعی جام حقیقت را به کسی که نظر فیض خود را بر او می اندازد می دهد.
کسی که با این شهد معامله می کند - چگونه می تواند شراب جهان را دوست داشته باشد؟ ||2||
آموزه های گورو، بنی آمبروسیال - با نوشیدن آنها، فرد مقبول و مشهور می شود.
به کسی که صحن پروردگار و رؤیای مبارک دارشان را دوست دارد، رهایی یا بهشت چه فایده ای دارد؟ ||3||
آغشته به ستایش خداوند، فرد برای همیشه بایراجی است، انصراف می دهد و جانش در قمار گم نمی شود.
می گوید ناناک، گوش کن، ای بهارتاری یوگی: در شهد مست کننده خداوند بنوش. ||4||4||38||
آسا، اول مهل:
بابر پس از حمله به خراسان هندوستان را به وحشت انداخت.
خود خالق سرزنش نمی کند، بلکه مغول را به عنوان پیام آور مرگ فرستاده است.
آنقدر کشتار شد که مردم فریاد زدند. آیا تو احساس شفقت نکردی، پروردگارا؟ ||1||
ای پروردگار خالق، تو سرور همه هستی.
اگر مرد قدرتمندی به مرد دیگری حمله کند، هیچ کس غمی در ذهن خود احساس نمی کند. ||1||مکث||
اما اگر ببری قدرتمند به گله گوسفندان حمله کند و آنها را بکشد، اربابش باید پاسخگوی آن باشد.
این کشور گرانبها توسط سگ ها ویران و نجس شده است و هیچ کس به مرده ها توجهی نمی کند.
شما خودتان متحد شوید و خودتان جدا شوید. به عظمت شکوهمند تو می نگرم. ||2||
ممکن است کسی نام بزرگی برای خود بگذارد و از لذت های ذهن لذت ببرد،
اما در نظر خداوند و استاد، او فقط یک کرم است، برای همه ذرتی که می خورد.
ای نانک، تنها کسی که در حال حیات به نفس خود بمیرد، با ذکر نام خداوند، برکت را به دست می آورد. ||3||5||39||
Raag Aasaa، خانه دوم، مهل سوم:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
رؤیای مبارک درشان خداوند با اقبال بسیار به دست می آید.
از طریق کلمه شاباد گورو، جدایی واقعی به دست می آید.
شش نظام فلسفه فراگیرند،