به فضل مقدسین، فرد از تولد و مرگ رها می شود. ||1||
رؤیای مقدس مقدسین حمام پاک کننده کامل است.
به لطف مقدسین، شخص می آید تا نعم، نام خداوند را بخواند. ||1||مکث||
در جامعه قدیسان، خودپرستی ریخته می شود،
و خداوند یکتا در همه جا دیده می شود. ||2||
به خشنودی قدیسان، بر پنج شور غلبه می یابد،
و دل با نعم آمبروسیال سیراب می شود. ||3||
ناناک می گوید، کسی که کارمای او کامل است،
پای حضرت را لمس می کند. ||4||46||115||
گاری، مهل پنجم:
با تعمق در جلال خداوند، نیلوفر دل به شکل درخشانی شکوفا می شود.
با یادآوری خداوند در مراقبه، همه ترس ها از بین می رود. ||1||
کامل آن عقلی است که به وسیله آن حمد و ثنای پروردگار خوانده می شود.
با بخت و اقبال بزرگ، شخص Saadh Sangat، شرکت مقدس را پیدا می کند. ||1||مکث||
در سعد سنگات گنج اسم به دست آمده است.
در سعد سنگات همه کارهای فرد به ثمر می رسد. ||2||
از طریق فداکاری به خداوند، زندگی فرد تأیید می شود.
به لطف گورو، شخص نعم، نام خداوند را می خواند. ||3||
ناناک می گوید آن حقیر پذیرفته است
خداوند خداوند در قلب او ساکن است. ||4||47||116||
گاری، مهل پنجم:
کسانی که ذهنشان با پروردگار یکتا آغشته است،
احساس حسادت به دیگران را فراموش کنید ||1||
آنها جز پروردگار عالم را نمی بینند.
خالق فاعل است، علت اسباب. ||1||مکث||
کسانی که با کمال میل کار می کنند و نام خداوند، حر، حر را می خوانند
- آنها در اینجا یا آخرت تزلزل نمی کنند. ||2||
کسانی که دارایی خداوند هستند، بانکداران واقعی هستند.
گورو کامل خط اعتباری خود را ایجاد کرده است. ||3||
بخشنده زندگی، پادشاه مقتدر خداوند با آنها ملاقات می کند.
نانک می گوید، آنها به مقام عالی می رسند. ||4||48||117||
گاری، مهل پنجم:
نعم، نام خداوند، تکیه گاه نفس جان فدائیان اوست.
نعم مال آنهاست، نعم شغل آنهاست. ||1||
به عظمت نعم، بندگان حقیر او را جلال می بخشد.
خداوند خودش آن را به رحمت خود عطا می کند. ||1||مکث||
نعم خانه آرامش بندگان اوست.
همسو با نعم، فدائیان او مورد تایید هستند. ||2||
نام خداوند تکیه گاه بندگان حقیر اوست.
با هر نفس، نعم را به یاد می آورند. ||3||
می گوید ناناک، کسانی که سرنوشت کامل دارند
- ذهن آنها به نعم وابسته است. ||4||49||118||
گاری، مهل پنجم:
به لطف مقدسین، در نام خداوند تعمق کردم.
از آن به بعد ذهن ناآرام من راضی شد. ||1||
من سرای آرامش را به دست آورده ام، با تسبیح جلال او.
مشکلات من به پایان رسیده است و دیو نابود شده است. ||1||مکث||
پاهای نیلوفر آبی خداوند خداوند را پرستش و پرستش کنید.
در حال تعمق به یاد پروردگار، اضطراب من به پایان رسیده است. ||2||
من همه چیز را رها کرده ام - من یک یتیم هستم. من به حرم خداوند یکتا آمده ام.
از آن زمان، من بالاترین خانه آسمانی را پیدا کردم. ||3||
دردها، مشکلات، تردیدها و ترس هایم از بین رفته است.
خداوند خالق در ذهن ناناک ساکن است. ||4||50||119||
گاری، مهل پنجم:
با دستانم کار او را انجام می دهم. با زبانم تسبیحات او را می خوانم.