کسی که به عنوان گورمخ، نعم، نام خداوند را می خواند، نجات می یابد. در این عصر تاریک کالی یوگا، ای ناناک، خداوند در قلب تک تک موجودات نفوذ می کند. ||4||3||50||
سوهی، مهل پنجم:
هر آنچه را که خدا انجام دهد، توسط کسانی که با عشق به نام خداوند هماهنگ هستند، پذیرفته می شود.
کسانی که زیر پای خدا می افتند همه جا محترم هستند. ||1||
ای پروردگار من، هیچ کس به بزرگی اولیای خداوند نیست.
بندگان با خدای خود هماهنگ هستند. او در آب و زمین و آسمان است. ||1||مکث||
میلیون ها گناهکار در Saadh Sangat، شرکت مقدس، نجات یافته اند. رسول مرگ حتی به آنها نزدیک نمی شود.
کسانی که برای تجسم های بی شماری از خداوند جدا شده اند، دوباره با خداوند متحد می شوند. ||2||
دلبستگی به مایا، شک و ترس ریشه کن می شود، زمانی که فرد وارد حرم مقدسین می شود.
هر خواسته ای که شخص در سر دارد، از مقدسین به دست می آید. ||3||
چگونه می توانم جلال بندگان فروتن خداوند را توصیف کنم؟ آنها نزد خدای خود راضی هستند.
ناناک می گوید، کسانی که با گورو واقعی ملاقات می کنند، از همه تعهدات مستقل می شوند. ||4||4||51||
سوهی، مهل پنجم:
وقتی دستت را به من دادی، مرا از آتش مهیب نجات دادی، زمانی که پناهگاهت را طلبیدم.
در اعماق قلبم، به قدرت تو احترام می گذارم. تمام امیدهای دیگر را رها کرده ام. ||1||
ای پروردگار من، هنگامی که به هوشیاری من وارد شدی، نجات می یابم.
شما پشتیبان من هستید. من روی تو حساب می کنم با تأمل در تو، نجات یافتم. ||1||مکث||
تو مرا از گودال عمیق و تاریک بیرون کشیدی. تو به من رحم کردی
تو به من اهمیت می دهی و به من آرامش کامل عطا می کنی. شما خودتان مرا گرامی می دارید. ||2||
پروردگار متعال با نگاه لطف خود به من برکت داده است. با شکستن بندهای من، او مرا رهایی بخشید.
خدا خودش به من الهام می کند که او را پرستش کنم. او خودش به من الهام می دهد که به او خدمت کنم. ||3||
شک و تردیدهایم از بین رفت، ترس ها و شیفتگی هایم برطرف شد و همه غم هایم از بین رفت.
ای نانک، خداوند بخشنده صلح بر من رحم کرده است. من با پرفکت ترو گورو آشنا شده ام. ||4||5||52||
سوهی، مهل پنجم:
وقتی هیچ چیز وجود نداشت، چه کارهایی انجام می شد؟ و اصلاً چه کارما باعث شد کسی متولد شود؟
خداوند خود بازی خود را به حرکت درآورد، و او خود آن را مشاهده می کند. او خلقت را آفرید. ||1||
ای پروردگار من، من به تنهایی نمی توانم کاری انجام دهم.
او خود خالق است، او خود عامل است. او در اعماق همه وجود دارد. ||1||مکث||
اگر قرار بود حساب من مورد قضاوت قرار گیرد، هرگز نجات نمیشدم. بدن من گذرا و نادان است.
بر من رحم کن ای خداوند خالق. فیض بخشنده شما منحصر به فرد و منحصر به فرد است. ||2||
تو همه موجودات و مخلوقات را آفریده ای. هر قلب در مورد تو تأمل می کند.
حال و وسعت تو فقط تو معلوم است. ارزش قدرت مطلق خلاق شما قابل تخمین نیست. ||3||
من بی ارزش، احمق، بی فکر و نادان هستم. من چیزی در مورد اعمال نیک و زندگی صالح نمی دانم.
بر ناناک رحم کن تا تسبیح تو را بخواند. و تا اراده تو برای او شیرین جلوه کند. ||4||6||53||
سوهی، مهل پنجم: