Raag Kaydaaraa، The Word Of Kabeer Jee:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
کسانی که ستایش و تهمت را نادیده می گیرند، غرور و غرور خودپسندانه را رد می کنند،
که در آهن و طلا شبیه به هم هستند - آنها تصویر خداوند خداوند هستند. ||1||
به ندرت کسی بنده حقیر تو باشد، پروردگارا.
چنین فردی با نادیده گرفتن میل جنسی، خشم، طمع و دلبستگی، از پاهای پروردگار آگاه می شود. ||1||مکث||
Raajas، کیفیت انرژی و فعالیت; تاماس، کیفیت تاریکی و اینرسی; و ساتواس، کیفیت پاکی و نور، همه مخلوقات مایا، توهم تو نامیده می شوند.
آن انسانی که به حالت چهارم پی می برد - او به تنهایی به مقام عالی دست می یابد. ||2||
در میان زیارت و روزه و تشریفات و طهارت و انضباط نفس، همیشه بی فکر ثواب می ماند.
تشنگی و میل به مایا و شک و تردید با یاد پروردگار روح برتر می رود. ||3||
هنگامی که معبد توسط چراغ روشن می شود، تاریکی آن از بین می رود.
پروردگار بی باک همه چیز را فرا گرفته است. کبیر، غلام حقیر خداوند، می گوید: شک فرار کرده است. ||4||1||
برخی در برنز و مس، برخی در میخک و آجیل فوفل کار می کنند.
قدیسان در نعم، نام پروردگار عالم معامله می کنند. کالای من نیز چنین است. ||1||
من یک تاجر به نام خداوند هستم.
الماس بیارزش به دست من رسیده است. من دنیا را پشت سر گذاشته ام. ||1||مکث||
هنگامی که پروردگار واقعی مرا وصل کرد، پس من به حقیقت وابسته شدم. من تاجر پروردگار واقعی هستم.
من کالای حقیقت را بار کرده ام. به پروردگار، خزانه دار رسیده است. ||2||
او خود مروارید، جواهر، یاقوت است. او خودش جواهرساز است.
او خودش در ده جهت پخش می شود. تاجر جاودانه و تغییر ناپذیر است. ||3||
ذهن من گاو نر است و مراقبه راه است. من کوله های خود را با حکمت روحانی پر کرده ام و آنها را بر گاو نر بار کرده ام.
کبیر می گوید، ای مقدسین گوش کنید، کالای من به مقصد رسیده است! ||4||2||
ای وحشی وحشی، با عقل بدویت - نفست را برعکس کن و به درون بگردان.
بگذار ذهنت مست شود از نهر شهد آمبروسیال که از کوره دروازه دهم فرو می ریزد. ||1||
ای خواهران و برادران سرنوشت، پروردگار را بخوانید.
ای مقدسین، تا ابد در این شراب بنوشید. به دست آوردن آن بسیار دشوار است و به همین راحتی تشنگی شما را برطرف می کند. ||1||مکث||
در خوف خدا، محبت خداست. ای خواهران و برادران سرنوشت، تنها کسانی که محبت او را درک می کنند، به ذات والای خداوند دست می یابند.
به تعداد دلها - در همه آنها، شهد آمبروسیال اوست. هر طور که بخواهد آنها را می نوشاند. ||2||
برای یک شهر بدن نه دروازه وجود دارد. ذهن خود را از فرار از طریق آنها محدود کنید.
وقتی گره سه خصلت گشوده شد، درگاه دهم باز می شود و ذهن مست می شود ای خواهر و برادر تقدیر. ||3||
هنگامی که انسان فانی به طور کامل به وضعیت کرامت بی باک پی برد، آنگاه رنج های او ناپدید می شود. کبیر پس از بررسی دقیق می گوید.
با روی گرداندن از دنیا، این شراب را به دست آوردم و از آن مست شده ام. ||4||3||
شما درگیر میل جنسی ارضا نشده و خشم حل نشده هستید. شما وضعیت خداوند یگانه را نمی دانید.
چشمان شما کور شده است و اصلاً چیزی نمی بینید. بدون آب غرق میشی و میمیری ||1||