بلااول، مهل پنجم، چانت:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
ای خواهران من بیایید ای همراهان من بیایید و ما را زیر نظر خداوند نگه دارید. بیایید سرودهای سعادت پروردگار شوهرمان را بخوانیم.
ای همراهان من، از غرور خود دست بردار، ای خواهران من، از غرور خود دست بردار، تا مورد پسند معشوق قرار بگیری.
از غرور، وابستگی عاطفی، فساد و دوگانگی دست بردارید و به پروردگار یگانه پاک و یگانه خدمت کنید.
به حرم پای پروردگار مهربان، حبیب خود، نابود کننده همه گناهان، محکم بچسب.
عبد بندگانش باش، غم و اندوه را رها کن و با وسایل دیگر به خود زحمت مکن.
دعای ناناک، پروردگارا، مرا به رحمتت برکت ده تا سرودهای سعادت تو را بخوانم. ||1||
آمبروسیال نعم نام معشوق من مانند عصا برای مرد نابینا است.
مایا به طرق مختلف اغوا می کند، مانند یک زن زیبا و فریبنده.
این جذب کننده فوق العاده زیبا و باهوش است. او با حرکات وسوسه آمیز بی شماری فریب می دهد.
مایا سرسخت و پیگیر است. او در ذهنش بسیار شیرین به نظر می رسد، و سپس او نعم را نمی خواند.
در خانه، در جنگل، در حاشیه رودخانه های مقدس، روزه می گیرد، عبادت می کند، در جاده ها و در ساحل، جاسوسی می کند.
دعا می کند ناناک، خواهش می کنم مرا با مهربانی خود برکت ده، پروردگارا. من نابینا هستم و نام تو عصای من است. ||2||
من درمانده و بی ارباب هستم. تو ای حبیب من پروردگار و سرور منی. همانطور که تو راضی است، از من محافظت کن.
من عقل و زیرکی ندارم. چه چهره ای بپوشم تا تو را راضی کنم؟
من باهوش، ماهر یا عاقل نیستم. من بی ارزشم، بدون هیچ فضیلتی.
من نه زیبایی دارم و نه بوی مطبوعی، نه چشم زیبایی دارم. همانطور که تو را می پسندی، مرا حفظ کن، پروردگارا.
پیروزی او را همه جشن می گیرند. چگونه می توانم حال پروردگار رحمان را بدانم؟
دعا می کند ناناک، من بنده بندگان تو هستم. همانطور که شما راضی است، لطفا مرا حفظ کنید. ||3||
من ماهی هستم و تو آب. بدون تو چیکار کنم
من پرنده باران هستم و تو قطره بارانی. وقتی در دهانم می افتد، راضی هستم.
وقتی در دهانم می افتد، تشنگی ام برطرف می شود. تو پروردگار روح من، قلب من، نفس زندگی من هستی.
مرا لمس کن و مرا نوازش کن، خداوندا تو در همه هستی. مرا ملاقات کن تا رها شوم.
در هشیاری خود تو را به یاد می آورم و تاریکی از بین می رود، مانند مرغابی چاکوی که در آرزوی دیدن سحر است.
دعا می کند ناناک، ای محبوب من، لطفا مرا با خودت متحد کن. ماهی هرگز آب را فراموش نمی کند ||4||
خجسته، خوشا به حال من. پروردگار شوهرم به خانه من آمده است.
دروازه عمارت من خیلی زیباست و همه باغ هایم سبز و زنده است.
پروردگار و استاد آرامش بخش من را جوان کرد و به من شادی و سعادت و عشق فراوان بخشید.
پروردگار شوهر جوان من برای همیشه جوان است و بدن او برای همیشه جوان است. با چه زبانی می توانم تسبیحات او را بخوانم؟
تخت من زیباست؛ چون به او خیره می شوم، مجذوب می شوم و همه ی تردیدها و دردهایم برطرف می شود.
دعا می کند ناناک، امیدهایم برآورده می شود. پروردگار و سرور من نامحدود است. ||5||1||3||
بلااول، مهل پنجم، چانت، منگل ~ آهنگ شادی:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
سالوک:
خداوند زیبا، آرام و مهربان است. او گنجینه آرامش مطلق است، ای شوهر من.