همه به نام خداوند، حر، حر، تکیه گاه روح و نفس حیات هستند.
من ثروت واقعی عشق خداوند را به دست آورده ام.
من از اقیانوس جهانی خائنانه در Saadh Sangat، شرکت مقدس عبور کرده ام. ||3||
ای مقدسین با خانواده دوستان در آرامش بنشینید.
ثروت پروردگار را به دست آورید که غیرقابل تخمین است.
تنها او آن را به دست می آورد که مرشد آن را به او بخشیده است.
ای نانک، هیچکس دست خالی نخواهد رفت. ||4||27||96||
گاری گوارایری، مهل پنجم:
دستها فوراً مقدس می شوند،
و گرفتاری های مایا از بین می رود.
مدام با زبان خود ستایش های با شکوه خداوند را تکرار کنید،
و ای دوستان من، ای برادران سرنوشت ساز، آرامش خواهید یافت. ||1||
با قلم و جوهر، روی کاغذ خود بنویسید
نام خداوند، کلام آمبروسیال بنی پروردگار. ||1||مکث||
با این عمل گناهان شما پاک می شود.
با یاد پروردگار در مراقبه، عذاب رسول اکرم (ص) را نخواهید گرفت.
پیک های قاضی عادل دارما به شما دست نخواهند داد.
مستی مایا به هیچ وجه شما را مجذوب نخواهد کرد. ||2||
تو رستگار خواهی شد و از طریق تو، تمام جهان نجات خواهد یافت،
اگر نام پروردگار یگانه را بخوانید.
خودتان این را تمرین کنید و به دیگران بیاموزید.
نام خداوند را در قلب خود القا کنید. ||3||
آن شخصی که این گنج را بر پیشانی خود دارد
آن شخص در مورد خدا تعمق می کند.
بیست و چهار ساعت در روز، ستایش های با شکوه خداوند، حر، حر را بخوانید.
می گوید نانک فدای او هستم. ||4||28||97||
راگ گاری گوارایری، مهل پنجم، چاو پادهی، دوپادهای:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
آنچه متعلق به دیگری است - او ادعا می کند که مال خودش است.
آنچه را که باید رها کند - ذهنش به آن جذب می شود. ||1||
به من بگو چگونه می تواند پروردگار جهان را ملاقات کند؟
آنچه حرام است - با آن عاشق است. ||1||مکث||
آنچه باطل است - او آن را درست می داند.
آن چیزی که حقیقت دارد - ذهن او اصلاً به آن وابسته نیست. ||2||
راه کج راه ناصالح را در پیش می گیرد.
راه مستقیم و باریک را ترک می کند، راه خود را به عقب می بافد. ||3||
خداوند پروردگار و سرور هر دو جهان است.
او که خداوند او را با خود متحد می کند، ای نانک، آزاد می شود. ||4||29||98||
گاری گوارایری، مهل پنجم:
در عصر تاریک کالی یوگا، آنها از طریق سرنوشت گرد هم می آیند.
تا زمانی که خداوند امر می کند، از لذت خود لذت می برند. ||1||
با سوزاندن خود، پروردگار محبوب حاصل نمی شود.
او فقط با اعمال سرنوشت قیام می کند و خود را به عنوان یک «ساته» می سوزاند. ||1||مکث||
او با تقلید از آنچه می بیند، با ذهنیت سرسختانه خود به درون آتش می رود.
او شرکت پروردگار محبوبش را به دست نمی آورد و در تجسم های بی شماری سرگردان است. ||2||
او با رفتار خالص و خویشتن داری تسلیم اراده خداوند شوهرش می شود.
آن زن از دست رسول اکرم (ص) درد نمی کشد. ||3||
ناناک می گوید، او که به خداوند متعال به عنوان شوهر خود می نگرد،
ساتئه مبارک است; او با افتخار در بارگاه خداوند پذیرفته می شود. ||4||30||99||
گاری گوارایری، مهل پنجم:
من سعادتمند و خوشبخت هستم، زیرا نام واقعی را دریافت کرده ام.
من ستایش های با شکوه خداوند را با سهولت طبیعی و شهودی می خوانم. ||1||مکث||