هر که این را بنوشد، راضی است.
هر که ذات والای نعم را به دست آورد، جاودانه می شود.
گنجینه نعم توسط کسی بدست می آید که ذهنش با کلمه شاباد گورو پر شده است. ||2||
کسي که ذات والاي پروردگار را به دست آورد، راضي و برآورده مي شود.
کسی که این طعم خداوند را به دست می آورد، تزلزل نمی کند.
کسی که این سرنوشت را بر پیشانی خود نوشته باشد، نام خداوند، حر، حر را به دست می آورد. ||3||
خداوند به دستان یگانه، گورو، آمده است که به بسیاری از آنها خوشبختی داده است.
تعداد زیادی که به او وابسته شده اند آزاد شده اند.
گورمخ گنج نعم را به دست می آورد. ناناک می گوید، کسانی که خداوند را می بینند بسیار نادر هستند. ||4||15||22||
ماجه، مهل پنجم:
پروردگار من، هار، هار، هار، نه گنج، قدرت معنوی ماوراء طبیعی سیدها، ثروت و رفاه است.
او گنج عمیق و عمیق زندگی است.
کسی که به پای گورو می افتد از صدها هزار و حتی میلیون ها لذت و لذت لذت می برد. ||1||
با نگاه به رؤیای مبارک دارشان، همه تقدیس می شوند،
و همه خانواده و دوستان نجات می یابند.
به لطف گورو، من در مورد پروردگار واقعی غیرقابل دسترس و غیر قابل درک می اندیشم. ||2||
یکی، گورو، که فقط عده کمی به دنبال او هستند،
با خوش شانسی، دارشان را دریافت کنید.
جایگاه او رفیع، نامتناهی و غیرقابل درک است. گورو آن قصر را به من نشان داده است. ||3||
نام آمبروسیال شما عمیق و عمیق است.
آن شخص آزاد است که تو در دل او ساکنی.
گورو تمام پیوندهای خود را قطع می کند. ای بنده نانک، او در آرامش شهودی غرق شده است. ||4||16||23||
ماجه، مهل پنجم:
به لطف خدا در خداوند، حر، حر، تعمق می کنم.
به لطف خدا ترانه های شادی را می خوانم.
در حال ایستادن و نشستن، در خواب و بیداری، تمام عمر خود را در مورد خداوند تعمق کنید. ||1||
قدیس القدس داروی نعم را به من داده است.
گناهانم بریده شد و من پاک شدم.
من پر از سعادت شده ام و تمام دردهایم از بین رفته است. تمام رنج های من از بین رفته است. ||2||
کسی که معشوق من را در کنار خود دارد،
از اقیانوس جهانی آزاد شده است.
کسی که گورو را می شناسد، حقیقت را تمرین می کند. چرا باید بترسد؟ ||3||
از زمانی که شرکت مقدس را پیدا کردم و با گورو ملاقات کردم،
دیو غرور رفت.
با هر نفس نانک ستایش پروردگار را می خواند. گورو واقعی گناهان من را پوشانده است. ||4||17||24||
ماجه، مهل پنجم:
از طریق و از طریق، خداوند با بنده خود آمیخته است.
خداوند بخشنده صلح، بنده خود را گرامی می دارد.
آب را بر دوش می کشم، بادبزن را تکان می دهم و دانه را برای بنده پروردگار و سرورم آسیاب می کنم. ||1||
خداوند طناب را از گردن من بریده است. او مرا در خدمت خود قرار داده است.
فرمان پروردگار و سرور مورد پسند بنده است.
کاری را انجام می دهد که پروردگار و مولایش را خشنود می سازد. باطن و ظاهر، بنده پروردگارش را می شناسد. ||2||
تو پروردگار و مولاى داناى; شما همه راه ها و روش ها را می دانید.