سارنگ، مهل چهارم، پارتعل:
ای ذهن من، در پروردگار عالم، پروردگار، پروردگار عالم، گنجینه فضیلت، خدای همه خلقت فکر کن. ای ذهن من، نام خداوند، خداوند، خدای خداوند ابدی، فنا ناپذیر و اولیه را سرود. ||1||مکث||
نام خداوند شهد آمبروسیال، حر، حر، حر است. او به تنهایی آن را می نوشد و خداوند به او الهام می کند که آن را بنوشد.
خداوند مهربان خودش رحمتش را عطا می کند و انسان فانی را به ملاقات با مرشد واقعی هدایت می کند. آن موجود فروتن مزه نام آمبروسیال خداوند، حر، هار را می چشد. ||1||
کسانی که پروردگار من را تا ابد عبادت می کنند - تمام درد و شک و ترس آنها از بین می رود.
خدمتکار نانک نعم، نام خداوند را می خواند و مانند پرنده آوازخوانی که فقط با نوشیدن در آب سیر می شود، زندگی می کند. ||2||5||12||
سارنگ، مهل چهارم:
ای ذهن من در پروردگار متعال تعمق کن.
پروردگارا، خداوند متعال است.
درست است، خداوند حق است.
ای خواهران و برادران سرنوشت، نام پروردگار را، رام، رام، رام، برای همیشه بخوانید. او همه جا را فرا گرفته است. ||1||مکث||
خداوند خود خالق همه است. خداوند خودش است که تمام جهان را فرا گرفته است.
آن شخصی که پروردگار من، پادشاه، رام، رام، رام، بر او رحمت می کند - آن شخص عاشقانه با نام خداوند هماهنگ است. ||1||
ای قدیسان خداوند، جلال نام خداوند را ببینید. نام او افتخار فدائیان فروتن او را در این عصر تاریک کالی یوگا حفظ می کند.
پادشاه مقتدر من جانب بنده ناناک را گرفته است. دشمنان و مهاجمان او همگی فرار کرده اند. ||2||6||13||
سارنگ، مهل پنجم، چاو پدهای، خانه اول:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
من فدای تصویر گورو واقعی هستم.
وجود من پر از تشنگی شدید است، مانند تشنگی پرنده آواز برای آب. چه زمانی بینش ثمربخش دارشان او را بیابم؟ ||1||مکث||
او ارباب بیاستادان، گرانقدر همه است. او عاشق فدائیان نامش است.
آن فانی که هیچ کس نمی تواند از او محافظت کند - تو او را با حمایت خود برکت ده، پروردگارا. ||1||
حمایت از بیپشتیبانیها، نجات فضل نجاتیافتهها، خانه بیخانمانها.
هر جا به ده جهت بروم، تو با من هستی. تنها کاری که می کنم این است که کرتان ستایش تو را بخوانم. ||2||
از وحدانیت دهها هزار میشوی و از دهها هزار یکی میشوی. من نمی توانم وضعیت و میزان شما را توصیف کنم.
شما بی نهایت هستید - ارزش شما قابل ارزیابی نیست. هر چه می بینم بازی توست. ||3||
من با شرکت مقدس صحبت می کنم. من عاشق قوم مقدس خداوند هستم.
خدمتکار ناناک خداوند را از طریق آموزه های گورو یافته است. لطفاً مرا با رؤیت مبارکت برکت ده. پروردگارا، ذهن من مشتاق آن است. ||4||1||
سارنگ، مهل پنجم:
پروردگار عزیز باطن دان و جستجوگر دلهاست.
انسان فانی اعمال بد می کند و از دیگران پنهان می شود، اما خداوند مانند هوا در همه جا حضور دارد. ||1||مکث||
تو خودت را فداکار ویشنو میخوانی و آیینهای ششگانه را انجام میدهی، اما درونت آلوده به طمع است.
کسانی که به جامعه مقدسین تهمت می زنند، همه در جهل خود غرق خواهند شد. ||1||