شب و روز، آغشته به عشق او، با آسانی شهودی با او ملاقات خواهید کرد.
در صلح و آرامش آسمانی، او را ملاقات خواهید کرد. خشم را در خود پنهان نکنید - خود مغرور خود را تحت سلطه خود درآورید!
آغشته به حقیقت، در اتحاد او متحد شده ام، در حالی که منمخ های خودخواه به آمدن و رفتن ادامه می دهند.
وقتی می رقصی، چه حجابی تو را می پوشاند؟ دیگ آب را بشکنید و به آن متصل نشوید.
ای نانک، خودت را بشناس. به عنوان گورمخ، جوهر واقعیت را در نظر بگیرید. ||4||4||
توخاری، اول مهل:
ای محبوب من، من بنده بندگان تو هستم.
گورو خداوند نامرئی را به من نشان داده است، و اکنون، من به دنبال دیگری نیستم.
مرشد خداوند نامرئی را به من نشان داد، هنگامی که او را خشنود کرد، و هنگامی که خداوند برکاتش را باران کرد.
زندگی جهان، بخشنده بزرگ، پروردگار اولیه، معمار سرنوشت، پروردگار جنگل - من او را با سهولت شهودی ملاقات کرده ام.
نگاهت را از فیض عطا کن و مرا به آن سو ببر تا نجاتم دهی. خواهش می کنم به من حق ببخش ای پروردگار مهربان بر حلیمان.
دعا می کند نانک من بنده بندگان تو هستم. تو سرور همه جانها هستی. ||1||
معشوق عزیز من در سراسر گیتی گنجانده شده است.
شاباد از طریق گورو، تجسم خداوند، در حال نفوذ است.
گورو، تجسم خداوند، در سراسر سه جهان گنجانده شده است. محدودیت های او را نمی توان یافت.
موجودات را به رنگها و انواع مختلف آفرید; برکاتش روز به روز بیشتر می شود.
خداوند لایتناهی خود ایجاد و منحل می کند; هر چه او را خشنود می کند، اتفاق می افتد.
ای نانک الماس عقل با الماس خرد معنوی سوراخ می شود. گلدسته فضیلت به بند کشیده شده است. ||2||
انسان با فضیلت در پروردگار نیکوکار می آمیزد. بر پیشانی او نشان نعم، نام خداوند، حک شده است.
شخص حقیقی در پروردگار حقیقی ادغام می شود. رفت و آمدش تمام شد
شخص حقیقی پروردگار واقعی را درک می کند و با حقیقت آغشته می شود. او پروردگار واقعی را ملاقات می کند و برای ذهن پروردگار خشنود است.
هیچ کس دیگری بالاتر از پروردگار واقعی دیده نمی شود. شخص واقعی در پروردگار واقعی ادغام می شود.
پروردگار شگفت انگیز ذهن من را مجذوب کرده است. مرا از بند رها کرد، او مرا آزاد کرد.
ای نانک، نور من در نور آمیخته شد، آنگاه که عزیزترین معشوقم را ملاقات کردم. ||3||
با جستجو، خانه واقعی، مکان گورو واقعی پیدا می شود.
گورمخ به حکمت معنوی دست می یابد، در حالی که منموک خوداراد چنین نمی کند.
هر که خداوند به عطای حقیقت منت نهاده است پذیرفته می شود. پروردگار حکیم تا ابد بخشنده بزرگ است.
او به عنوان جاودانه، متولد نشده و دائمی شناخته شده است. عمارت واقعی حضور او جاودانه است.
برای آن شخصی که تابش نور الهی پروردگار را تجلی می کند، حساب روزانه اعمال ثبت نمی شود.
ای ناناک، شخص حقیقی در پروردگار حقیقی جذب شده است. گورموک از آن طرف عبور می کند. ||4||5||
توخاری، اول مهل:
ای نادان و ناخودآگاه من، خودت را اصلاح کن.
ای ذهن من، عیب ها و عیب هایت را رها کن و غرق در فضیلت باش.
شما فریب طعم ها و لذت های بسیار می خورید و در چنین سردرگمی عمل می کنید. شما جدا شدید و پروردگارتان را ملاقات نخواهید کرد.
چگونه می توان از اقیانوس غیرقابل عبور جهان عبور کرد؟ ترس از رسول مرگ کشنده است. راه مرگ بسیار دردناک است.
مرد فانی خداوند را در شام یا صبح نمی شناسد. گرفتار راه خائنانه، پس چه خواهد کرد؟
او که در اسارت است تنها با این روش آزاد می شود: به عنوان گورمخ، خداوند را خدمت کنید. ||1||
ای فکر من، گرفتاری های خانگی خود را رها کن.
ای ذهن من، به خداوند، خداوند اولیه و جدا شده خدمت کن.