غزلیں بھائی نند لال جی

صفحه - 20


ਤਬੀਬ ਆਸ਼ਿਕਿ ਬੇਦਰਦ ਰਾ ਦਵਾ ਚਿ ਕੁਨਦ ।
tabeeb aashik bedarad raa davaa chi kunad |

اگر ذهن من همچنان بخواهد مروارید و تاج و تخت داشته باشد، گناه بزرگی است.» (31) (2) اگر شیمیدانی بتواند مس را به طلا تبدیل کند، محال نیست که حوض آسمانی یک دانه از خاک خود را به طلا تبدیل کند. یک خورشید درخشان (31) (3) اگر می توانی مشیت را ملاقات کنی، در حقیقت، جستجوی او برای جویندگانش بالاترین جایزه است گویا با دل و جان، او از جواهرات و مرواریدهای جواهرفروشی مراقبت نمی کند (31) (5) حباب قند با زیبایی و لمس لب های بسته تو همخوانی ندارد، این کلیشه نیست. این حقیقت بی‌نظیر است هیچ کس راه تو را هدایت نکند، چگونه می توانی به مقصد برسی (32) (2) سجاف پلک ها را رها مکن، همان طور که پلک ها به چشمان تو چسبیده اند، تا جیب آرزوهایت؟ پر از الماس و مروارید نیست (32) (3) شاخه (درخت) امید عاشق هرگز شکوفا نمی شود مگر اینکه از قطرات آب (اشک) پلک ها سیراب شود. (32) (4) ای دونس گویا! چرا مشغول صحبت های بیهوده هستید؟ در مورد عشق خود به او، گورو، لاف نزنید، زیرا تنها کسانی حق دارند که در این راه قدم بگذارند که قبلاً سرهای خود را از بدن جدا کرده اند. (32) (5) عطر گلهای بهاری جشن هولی تمام باغ، جهان را پر از عطر خاص می کند. و به لب های جوانه وار شکفته حالت دلپذیری بخشید. (33) (1) آکاالپوراخ گل رز، آسمان، عطر مشک و چوب صندل را مانند قطرات باران در همه جا پخش می کند. (33) (2) تلمبه سرپایی پر زعفران چقدر زیبا و موثر است؟ که حتی بد رنگ و زشت را به رنگارنگ و معطر تبدیل می کند. (33) (3) با انداختن رنگ قرمز پودر شده دستان مقدسش بر من، زمین و آسمان را برای من همه زرشکی کرد. (33) (4) به فضل او، هر دو جهان در حالات رنگارنگ غسل كردند، آنگاه كه جامه‌هاي براق كه فقط براي ثروتمندان مناسب بود بر گردن من انداخت. (33) (5) هر کس که خوش شانس بود که نگاهی مقدس به او، استاد گورو داشته باشد، بداند که او مطمئناً توانسته آرزوی مادام العمر خود را برآورده کند. (33) (6) گویا می‌گوید: «اگر می‌توانستم خود را فدای غبار راهی که ارواح بزرگوار طی می‌کنند، کنم.

ਤੁਰਾ ਕਿ ਪਾਏ ਬਵਦ ਲੰਗ ਰਹਿਨੁਮਾ ਚਿ ਕੁਨਦ ।੨੦।੧।
turaa ki paae bavad lang rahinumaa chi kunad |20|1|

این تمام چیزی است که در تمام زندگی ام آرزو کرده ام و پشتکار داشته ام. آرزوی زندگی من برآورده می شود.» (33) (7) توصیف موسیقایی از خصوصیات عالی و ستایش استاد به زبان انسان بسیار خوشایند است، چه گوارا است که نعم او از دهان انسان خوانده شود. (34) (1) چقدر زیباست چانه ای که مثل سیب سرخ و سفید است (34) (2) نور فقط به این دلیل است که آنها می توانند نگاه اجمالی تو را ببینند. (34) (3)

ਜਮਾਲਿ ਊ ਹਮਾ ਜਾ ਬੇ-ਹਿਸਾਬ ਜਲਵਾਗਰ ਅਸਤ ।
jamaal aoo hamaa jaa be-hisaab jalavaagar asat |

تارهای معطر موهایت ذهن و روحم را تسخیر کرده است

ਤੂ ਦਰ ਹਿਜਾਬਿ ਖ਼ੁਦੀ ਯਾਰ ਮਹਿ ਲਕਾ ਕਿ ਕੁਨਦ ।੨੦।੨।
too dar hijaab khudee yaar meh lakaa ki kunad |20|2|

و نزدیک لبهای قرمز یاقوتی تو آویزان است. این بسیار حسی و دلپذیر است. (34) (4)

ਤੁਰਾ ਕਿ ਨੀਸਤ ਬਯੱਕ ਗੂਨਾ ਖ਼ਾਤਿਰਿ ਮਜਮੂਅ ।
turaa ki neesat bayak goonaa khaatir majamooa |

ای گویا! هیچ لذت بزرگتر یا شیرین تر دیگری وجود ندارد،

ਮੁਕਾਮਿ ਅਮਨੋ ਖ਼ੁਸ਼ ਗੋਸ਼ਾ ਯਾਰ ਸਰਾ ਚਿ ਕੁਨਦ ।੨੦।੩।
mukaam amano khush goshaa yaar saraa chi kunad |20|3|

آنچه مردم هند از خواندن شعر شما به دست می آورند. (34) (5)

ਬਗ਼ੈਰਿ ਬਦਰਕਾਇ ਇਸ਼ਕ ਕੋ ਰਸੀ ਬ-ਮੰਜ਼ਲਿ ਯਾਰ ।
bagair badarakaae ishak ko rasee ba-manzal yaar |

برای روشنفکران معنوی، فقط وضعیت او شادی آور است،

ਬਗ਼ੈਰਿ ਜਜ਼ਬਾਇ ਸ਼ੌਕਿ ਤੂ ਰਹਿਨੁਮਾ ਚਿ ਕੁਨਦ ।੨੦।੪।
bagair jazabaae shauak too rahinumaa chi kunad |20|4|

و برای عاشقان کوچه های معشوق راه خوشبختی است. (35) (1)

ਚੂ ਸੁਰਮਾਇ ਦੀਦਾ ਕੁਨੀ ਖ਼ਾਕਿ ਮੁਰਸ਼ਦ ਐ ਗੋਯਾ ।
choo suramaae deedaa kunee khaak murashad aai goyaa |

تارهای موی او (گورو) قلب تمام جهان را تسخیر کرده است.

ਜਮਾਲਿ ਹੱਕ ਨਿਗਰੀ ਬਾ ਤੂ ਤੂਤੀਆ ਚਿ ਕੁਨਦ ।੨੦।੫।
jamaal hak nigaree baa too tooteea chi kunad |20|5|

در واقع، ارادتمندان او شیفته تک تک موهای سر او هستند. (36) (2)