اگر ذهن من همچنان بخواهد مروارید و تاج و تخت داشته باشد، گناه بزرگی است.» (31) (2) اگر شیمیدانی بتواند مس را به طلا تبدیل کند، محال نیست که حوض آسمانی یک دانه از خاک خود را به طلا تبدیل کند. یک خورشید درخشان (31) (3) اگر می توانی مشیت را ملاقات کنی، در حقیقت، جستجوی او برای جویندگانش بالاترین جایزه است گویا با دل و جان، او از جواهرات و مرواریدهای جواهرفروشی مراقبت نمی کند (31) (5) حباب قند با زیبایی و لمس لب های بسته تو همخوانی ندارد، این کلیشه نیست. این حقیقت بینظیر است هیچ کس راه تو را هدایت نکند، چگونه می توانی به مقصد برسی (32) (2) سجاف پلک ها را رها مکن، همان طور که پلک ها به چشمان تو چسبیده اند، تا جیب آرزوهایت؟ پر از الماس و مروارید نیست (32) (3) شاخه (درخت) امید عاشق هرگز شکوفا نمی شود مگر اینکه از قطرات آب (اشک) پلک ها سیراب شود. (32) (4) ای دونس گویا! چرا مشغول صحبت های بیهوده هستید؟ در مورد عشق خود به او، گورو، لاف نزنید، زیرا تنها کسانی حق دارند که در این راه قدم بگذارند که قبلاً سرهای خود را از بدن جدا کرده اند. (32) (5) عطر گلهای بهاری جشن هولی تمام باغ، جهان را پر از عطر خاص می کند. و به لب های جوانه وار شکفته حالت دلپذیری بخشید. (33) (1) آکاالپوراخ گل رز، آسمان، عطر مشک و چوب صندل را مانند قطرات باران در همه جا پخش می کند. (33) (2) تلمبه سرپایی پر زعفران چقدر زیبا و موثر است؟ که حتی بد رنگ و زشت را به رنگارنگ و معطر تبدیل می کند. (33) (3) با انداختن رنگ قرمز پودر شده دستان مقدسش بر من، زمین و آسمان را برای من همه زرشکی کرد. (33) (4) به فضل او، هر دو جهان در حالات رنگارنگ غسل كردند، آنگاه كه جامههاي براق كه فقط براي ثروتمندان مناسب بود بر گردن من انداخت. (33) (5) هر کس که خوش شانس بود که نگاهی مقدس به او، استاد گورو داشته باشد، بداند که او مطمئناً توانسته آرزوی مادام العمر خود را برآورده کند. (33) (6) گویا میگوید: «اگر میتوانستم خود را فدای غبار راهی که ارواح بزرگوار طی میکنند، کنم.
این تمام چیزی است که در تمام زندگی ام آرزو کرده ام و پشتکار داشته ام. آرزوی زندگی من برآورده می شود.» (33) (7) توصیف موسیقایی از خصوصیات عالی و ستایش استاد به زبان انسان بسیار خوشایند است، چه گوارا است که نعم او از دهان انسان خوانده شود. (34) (1) چقدر زیباست چانه ای که مثل سیب سرخ و سفید است (34) (2) نور فقط به این دلیل است که آنها می توانند نگاه اجمالی تو را ببینند. (34) (3)
تارهای معطر موهایت ذهن و روحم را تسخیر کرده است
و نزدیک لبهای قرمز یاقوتی تو آویزان است. این بسیار حسی و دلپذیر است. (34) (4)
ای گویا! هیچ لذت بزرگتر یا شیرین تر دیگری وجود ندارد،
آنچه مردم هند از خواندن شعر شما به دست می آورند. (34) (5)
برای روشنفکران معنوی، فقط وضعیت او شادی آور است،
و برای عاشقان کوچه های معشوق راه خوشبختی است. (35) (1)
تارهای موی او (گورو) قلب تمام جهان را تسخیر کرده است.
در واقع، ارادتمندان او شیفته تک تک موهای سر او هستند. (36) (2)