شما برای همیشه جاودانه خواهید شد. (50) (7)
پادشاهان تمام امپراتوری های خود را لغو کردند، به طوری که
آنها می توانستند اسرار و سرعت عشق را درک و درک کنند. (50) (8)
هر کس که تحت تأثیر بیماری عشق (بیماری) قرار گرفته باشد، مانند گویا،
او جز تسلیم و مراقبه (نعم) واهگورو، مرهم دیگری ندیده است. (50) (9)
آکاالپوراخ پاک، حافظ همه، مرا به این دلیل به دنیا آورده است،
که از این تنه غبار، جز نعم الرحمنین بیرون نیاید. (51) (1)
حال دل و جان عاشقانت در زمان جدایی از تو چنین است
که دلشان مثل گل خشخاش زخمی شده و روحشان از هم پاشیده است. (51) (2)
زمانی که بدون به یاد آوردن تو سپری شده است "مرگ" نامیده شده است،
اما تا زمانی که من در پناه تو هستم، هیچ ترسی (از مرگ) ندارم.» (51) (3) پادشاهان و امپراتوران تاج و تخت خود را به خاطر تو واگذار کردند، ای گورو، لطفاً نقاب را بردارید. از چهره تو، زیرا دنیا در آرزوی دیدن چهره توست (51) (4) غبار بهشتی تو سلامتی را به جهان دردمند می بخشد، به حالات دردناک این بیگانگان رحم کن (51). 5) این جهان است که هر دو جهان را ویران می کند، پادشاهان مانند داراء تشنه به خون با خاک آمیخته شدند و دلیرانی مانند کارون همه در بخل این دنیا کشته شدند (51) (6) گویا می گوید: «بدون تو ای گورو! چشمان من همیشه مثل اشک مروارید می ریزند (در)
همان گونه که انگور از خوشه های انگور خود می ریزد.» (51) (7) شگفتی ها و مهارت های شما کامل است، در واقع کمال کمالات است، زیبایی شما ملکه زیبایی است، شما زیبایی زیبایی ها هستید. (52) (1) رگ نفس من به خشم شما نزدیکتر است نه می دانم که هستم و نه چگونه هستم،