یک اوانکار، انرژی اولیه، از طریق فیض واعظ الهی تحقق یافت.
Raag Ramkali، Vaar در ستایش سری باگاوتی جی (شمشیر) و استاد دهم
خداوند جماعت حقیقی را به عنوان تخت آسمانی خود قرار داد.
(گورو) ناناک سیدها را با شکل واقعی بی باک و بی شکل روشن کرد.
گورو (در شکل دهم خود) از شاکتی، صداقت، با به ارث گذاشتن شهد از طریق شمشیر دولبه، خواهش کرد.
با کوبیدن شهد شمشیر دولبه، ارزش تولد خود را به پایان برسانید.
در حالی که خود محور در دوگانگی باقی می ماند، خالصان، خالصان، از ارتباط گورو لذت می برند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; خود او نیز استاد و شاگرد است.
ای محبوب گورو، به گوبیند سینگ ابدی و حقیقی (پیام گورو) گوش کن.
وقتی فردی به مجمع حقیقی ملحق می شود، پنج معاونت منحل می شوند.
در جماعت برای کسانی که به همسر خود بی اعتنایی می کنند احترامی قائل نمی شود.
اما سیک گورو در دادگاه عدالت بی عیب باقی می ماند.
و به طور متوالی، همیشه، در ساعت آمبروسیال، در مورد گورو خدایی گوبیند سینگ مراقبه کنید.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
خودپرستی در امور کل عالم است.
آنها تنها گورمخ ها هستند (کسانی که راه گورو را در پیش گرفته اند) که در برابر نظم آسمانی سر تعظیم فرود می آورند.
اما بقیه که فراموش کردند چرا آمدند غرق در باطل و دوگانگی شدند.
کسانی که از برکت نام خدا برخوردارند، پشتیبان خود او هستند.
گورموک درست از ارزش تولد خود لذت می برد در حالی که خود محور در دوگانگی باقی می ماند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
کلام آسمانی برای آنهاست که خط الهیشان مبارک است.
خود محور مانند زنی رها شده است اما خوش شانس گورموک است.
گورموک مظهر یک قو (سفید) است در حالی که کلاغ (سیاه) نشان دهنده یک خود محور است.
خود محور شبیه نیلوفر آبی پژمرده است اما گورموک شکوفه کامل است.
در حالی که مخالف در مهاجرت باقی می ماند، گورمخ در هار جذب می شود.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
خداوند حق و قربانی اوست، کلام آسمانی.
با القای حقیقت، لذت آسمانی به دست می آید.
کسانی که برای شناخت واقعی تلاش می کنند، از سعادت لذت می برند.
خودمحورها محکوم به جهنم هستند و بدنشان توسط دستگاه روغن کشی له می شود.
تولد گورموک رضایت را به ارمغان می آورد در حالی که خودخواهان در دوگانگی سرگردان هستند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
نعم واقعی، کلمه، گرانبها است، و فقط خوشبختان آن را درک می کنند.
در مجلس راستین همیشه با ستایش حر.
در میدان عدالت در دوران کال، هر چه بکارد، کاشته می شود.
پروردگار واقعی، مانند آب صاف، حقیقت را از طریق عدالت ارزیابی می کند.
حقیقت در جماعت غالب است و قرابت همیشگی او بی نظیر است.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; خودش هم استاد و هم شاگرد است.
حر، خدای یگانه اکنون غالب است و خواهد بود.
او، خود، خالق است، و از طریق کلام گورو مورد ذوق است.
بدون هیچ احترامی، او در یک لحظه تولید می کند و همچنین از بین می برد.
در دوران کال، با ارائه خدمات به گورو، پریشانی مشکلی ایجاد نمی کند.
تمام کائنات تجلی توست و تو اقیانوس خیرخواهی.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
وجود اولیه یک ادراک مطلق است و بدون گورو اهداف او دست نیافتنی است.
او، موجود اولیه نامتناهی، از طریق استعداد زمانی قابل تشخیص نیست.
او نه از بین می رود و نه نیاز به لطفی دارد، و بنابراین، باید همیشه به یاد داشته باشید.
مانند خدمت به شخص حقیقی، وضعیت بدون ترس به دست می آید.
او، تنها، در شکل های بی شماری تجلی یافته است.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
وجود نامتناهی فنا ناپذیر در همه قطعات آشکار است.
بدی ها را محو می کند و غافل نمی تواند او را فراموش کند.
هار، بیزمان دانا، آشفتهناپذیر است، اما میتوان آن را از طریق کلام گورو تجربه کرد.
او در همه جا حاضر است اما غیر متعهد است و توهم او را جذب نمی کند.
گورموک روی ناام جمع می شود و به راحتی در سراسر دریای عادی شنا می کند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
بی شکل را بشناسید، کسی که دلسوز انسانیت است، که گنجینه خیرخواهی و بدون دشمنی است.
روز و شب با ذهنی کوشا ستایش پروردگار رهایی بخش را بخوان.
برای فرار از جهنم، کسی را که از جهنم باز میدارد و عذابها را محو میکند، یاد کنید.
مانند خدمت به حق، چراگاه بدون ترس به دست می آید.
او، تنها، در شکل های بی شماری تجلی یافته است.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
خداوند متعال، منزه و حق تعالی است.
با دانستن همه، او نجات دهنده افراد افتاده است.
با مشاهده همه، او در صدقه دانا و بخشنده است.
در شکل انسانی ارزشمند، زمان پیوستن به او فرا رسیده است.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
نابود کننده اضطراب را به یاد آورید و نابود کننده خواری را بپرستید.
مولای بندگانش، مصیبت های آنان را از بین می برد و آنان را که در حال مراقبه هستند، برای همیشه بی بیماری می سازد.
رفتار فریبنده او رهایی می بخشد و شانس ادغام (با خدا) را می دهد.
او خود ستایش کننده و حافظ و آفریدگار است و به راه خود ادامه می دهد.
خداوند، رهایی بخش سرنوشت، دشمن نفس و دوگانگی است و در انبوه نمایشنامه ها تجمل می کند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
(او) برآورده کننده امیال و کاتب مقدرات است.
هار با رنگ عشق فدائیانش رنگ آمیزی شده است و صادق بودن او با حقیقت سروکار دارد.
او که شایسته مدیتیشن است، مهربان است، و در مردان و زنان به یک اندازه یکپارچه است.
در مورد Rikhikesh، محافظ اندام های ادراکی و تجلی او در Raghunath (سری رام چاندرا) تامل کنید و در مورد Banwari (خداوند کریشنا) مراقبه کنید.
حر، روح برتر، ترس را از بین می برد. مراقبه کنید و ذهن را آرام کنید.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
حامی زندگی پوراناس، روح عالی کامل است.
هار، پروردگار رستگار، در حفاظت کم نیست.
سلام! خداوند متعال در چهره گورو گوبیند سینگ شجاع تجلی یافته است،
او که تماشایی است و با شگفتی هایش، بسیار ساتگورو، خداوند واقعی است.
روز و شب، فضیلت های حر را به یاد بیاور که در مواقعی صادقانه، حقیقت را عطا می کند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
گورو گوبیند سینگ به عنوان دهمین تجسم ظاهر شد.
او مراقبه را بر خالق نامحسوس، بی زمان و بی عیب الهام کرد.
و پانت خالصه، راه دینی حق را آغاز کرد و شکوه و عظمت درخشانی را به ارث برد.
سر بالا با بندهای پر و شمشیر در دست، (پانت) دشمنان را از بین برد.
با پوشیدن رخنهها، نماد عفت، بازوها را بالا بردند،
فریادهای جنگی پیروزی به گورو که در میدانهای جنگ عظیم غالب شد،
همه دشمنان شیطانی را جمع کرد و آنها را نابود کرد.
و سپس با اطاعت، ارزیابی گوروهای بزرگ را در جهان نشان داد.
اینگونه سینگهای جوان فرود آمدند، شیرها، مانند بارش باران از آسمان آبی،
که تمام دشمنان ترک (مسلمان حاکم) را از بین برد و نام خدا را ترویج کرد.
هیچ کس جرأت رویارویی با آنها را نداشت و همه سرداران به عقب افتادند.
پادشاهان، فرمانروایان و امارات، همه از بین رفتند.
با ضربات طبل بلند (پیروزی)، حتی کوه ها هم می لرزیدند.
این تحولات زمین را به هم ریخت و مردم محل سکونت خود را ترک کردند.
در چنین درگیری و پریشانی، جهان درگیر شد.
و هیچ کس دیگری جز گورو واقعی وجود نداشت که بتواند ترس را ریشه کن کند.
او (گورو واقعی)، با دیدن شمشیر، شاهکارهایی را به نمایش گذاشت که برای هیچکس قابل تحمل نبود.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
با فرمان بیزمان، گوروی واقعی، تحقق خود را اعلام کرد.
و آنگاه با استواری، خالصان را با صورت انسانی بی آلایش آفرید.
سینگ ها با خروشان از جای برخاستند و تمام دنیا در هیبت بود.
گورستانها، کورهسوزیها، معابد و مساجد (آیینپرستانه) را تخریب کردند و به خاک و خون کشیدند.
قرائت (اجباری) وداها، پوراناها، شش شسترها و قرآن لغو شد.
باانگ ها، ندای مسلمانان، برکنار شدند و پادشاهان منسوخ شدند.
رهبران دنیوی و معنوی پنهان شدند، و همه ادیان به صورت بیمعنا تبدیل شدند.
کشیشان و قضات مسلمان به سختی رمزگشایی کردند، اما نتوانستند انحلال را درک کنند.
میلیون ها دانشمند و ستاره شناس برهامین به طرز زهرآمیزی گرفتار شدند،
و در مغالطه های شدید پرستش بت ها و خدایان غرق شدند.
بنابراین، هر دو دین جاهلی که در نفاق خفه شده بودند، عقب ماندند.
سپس دین سوم، خالصه، پیروزمندانه تجلی یافت.
به فرمان گورو گوبیند سینگ، آنها شمشیرهایی را که بالا نگه داشته بودند به اهتزاز درآوردند.
همه ی رذیله ها و دستور بی زمان را نابود کردند.
و به این ترتیب فرمان جاودان را در جهان آشکار کردند.
ترکها، مسلمانان، ترسیدند و هیچ کس ختنه را تحریک نکرد
در نتیجه پیروی از محمد در جهل غوطه ور شد.
سپس طبل پیروزی همه ناملایمات را خاتمه داد.
و به این ترتیب ایمان سوم بزرگ و دلیر اعلام شد.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
سینگ های شجاع و سرسخت از خواب بیدار شدند و همه دشمنان را از بین بردند.
ایمان مسلمانان از بین رفت و هندوها در کمبود باقی ماندند.
نه بدنی وجود داشت که آیات مسلمین را بخواند و نه صحبتی از الله، خدای مسلمین شد.
نه کسی نیماز، نماز مسلمین را صدا زد و نه درود، دعای خیر گفت. فاطمه را به یاد نمی آوردند و هیچ کس در ختنه عیش و نوش نداشت.
این راه شریعت پاک شد، مسلمانان حیران شدند.
با تشویق همه و همه، گورو عملیات حقیقت را به نمایش گذاشت.
و سپس او سینگهای جنگجو را در صدها هزار نفر تحریک کرد.
آنها تمام ترک های ظالم جهان را چیدند و غارت کردند و نابود کردند.
بنابراین آرامش جهانی و بی توجهی به مصیبت ها حاکم شد.
سپس دستور (گورو) گوبیند مبنی بر تأمل در مورد بی زمان منتشر شد.
حاکمیت بی باک غالب شد و عدالت توسط حقیقت تعیین شد.
به این ترتیب او در دوران کال تجسم یافت، Satjug، عصر طلایی حقیقت را آشکار کرد.
او با از بین بردن تمام ترکان و بربرها، وفاداری را برانگیخت.
بیماری ها از تمام دنیا رانده شد و برکات اعطا شد.
بدین ترتیب دستور خالق اجرا شد و همه اختلافات از بین رفت.
آنگاه به طور پیوسته انصاف آشکار شد و ستایش حر بیان شد.
سلام! وجود نفوذناپذیر به عنوان قهرمان یگانه و یگانه تجلی و اعلام شد.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
خود گورو واقعی فاتح، سلام پیروزی را فرا خواند و نور الهی را منتشر کرد.
باطل و بدخواهی از بین رفت و حق پیروز شد.
با کناره گیری از (آیین) یاجانا و هاوانا، عدالت ترویج شد.
تمام مشاجرات ترکان منتفی شد و تشویق (خالسا) فراگیر شد.
بدین ترتیب، سینگها، مؤکدین و صالحان، رواج یافتند.
تمام جهان به نظم درآمد و آنها در مورد نامرئی بزرگوار مراقبه کردند.
با مشورت در راه راست گورو، نور (آسمانی) تابید و تاریکی (جاهلیت) از بین رفت.
و سپس سعادت، رفاه و سعادت در تمام جهان رونق یافت.
گوروی رهایی بخش (پیشرفته) افسون هار، واهیگورو، خدای متعال، هار، واهیگورو.
کسانی که با عبادت مراقبه می کنند، بارگاه متعالی را درک می کنند.
همه (شما) را زیر پای گورو در آغوش بگیرید و از سردرگمی ها سرخ شوید.
فقط خودخواهان و دروغگویان در دادگاه عادل مجازات می شوند.
فقط آنها که در مورد هار می اندیشند به ارتفاعات اختری دست می یابند و بقیه بی ثمر می مانند.
با کنترل ذهن ناسازگار، خالق را به یاد آورید.
سپس با فرمان آسمانی، در دهم (باطن) را فرا می گیرد.
و به طور شهودی خود را در قلمرو خدایی برای قضاوت معنوی معرفی می کند.
به طور متوالی، در بهشت، ارزیابی معنوی او مورد قدردانی قرار می گیرد.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
سلام! شاگرد خدا به عنوان یک قهرمان بزرگ به دنیا آمد و شناخته شد.
او بر همه جهان پیروز شد و پرچم های مقدس را به اهتزاز درآورد.
از همه سینگ ها محافظت کرد و به آنها سعادت بخشید.
سپس کل جامعه را کنترل کرد و دستورات را توضیح داد.
نظم خوب را در جهان ترویج کرد و نشاط را برانگیخت.
تعمق و نشخوار بر آن بی زمان، و تسبیح حر، خدای متعال.
گوروی عالی، گوبیند سینگ، سینگ های قدرتمند جنگ های صلیبی را تأسیس کرد.
اینچنین در دنیا فراوان شد، خالصه و صالحان و بدعت گذاران فریب خوردند.
سینگهای قدرتمند برخاستند و بازوهای خود را درخشیدند.
همه ترکان را تحت سلطه خود درآوردند و به تفکر در مورد بی زمان واداشتند.
با کنار گذاشتن همه کشتریاها، اجازه دادند که هیچ آرامشی نداشته باشند.
عدالت جهان را آشکار کرد و حقیقت اعلام شد.
با از بین بردن نفوذ دوازده قرن، شعار گورو بر هم خورد،
که با اغماض تمام دشمنان و بربرها را باطل کرد و نفاق بال و پر کرد.
جهان بدین گونه پیروز شد و حقیقت تاج گذاری کرد و بر تخت سلطنت نشست.
دنیا دلداری داده شد و شیفتگان به حر القاء شدند.
همه بشریت برکت یافت و مصیبت ها از بین رفت.
سپس با سعادت ابدی، اضطراب در دنیا برطرف شد.
گورداس که به در تکیه داده بود این را مداحی می کرد.
«ای پروردگار واقعی من! لطفا مرا از ترس یاماها نجات دهید.
به من، خدمتگزار بندگان، قادر باش که لطف گورو را به دست بیاورم،
"به طوری که همه محدودیت ها پاک می شود و شخص به جهنم عقب نشینی نمی کند."
حر همواره در دل نگران فدائیان خود بود و از این رو اتحاد (الهی) فدائیان آشکار بود.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
مقدسین و فداییان، که سیک های گورو (گوبیند سینگ) هستند، برای رهایی جهان آمده اند.
و این سخاوتمندان باعث می شوند که جهان در مورد افسون گورو مراقبه کند،
سواک، پیرو فداکار، که در نعم (خالق) تعمق می کند، مقدس است.
با تدبر، توبه و ریاضت، عابد به خداپرستی می رسد،
و نفسانیّت و غضب و حرص و تکبر و شیفتگی را رها می کند.
او با استراتژی توانا اصلاح می کند و بر باد متزلزل ذهن مسلط می شود،
شش کره (کنترل بدنی) بر او چیره شد، او سرانجام بر بلندی های الهی چیره شد.
سپس با عزت به سوی سرای بهشتی با ظاهری نیکو پیش می رود.
کسی که شکوه (گورو) نانک را روایت می کند، از همه شجاع تر است.
و کسی که این حماسه باگاوتی را بازگو کند به مقام ابدی می رسد.
نه با پریشانی روبرو می شود و نه توبه. بلکه در سعادت پیروز می شود.
هر چه بخواهد به آن می رسد و از طریق قلبش نادیدنی ها را فرا می خواند.
برای این است که او شب و روز این حماسه را از زبان خود بازگو می کند.
برای به دست آوردن رهایی از میل به چیزهای مادی، به رستگاری می رسد و به بلندی های رعب انگیز پرواز می کند.
هیچ چالشی از یاماس باقی نمی ماند،
و انصاف همه گناهان را از بین می برد.
هیچ مجازات یاماها مؤثر باقی نمی ماند و ناملایمات دردسرساز نمی شوند.
تگرگ، تگرگ (گورو) گوبیند سینگ; او خود استاد و شاگرد است.
گورو ناناک، تجسم خود خدا، در این عملیات (خداوندانه) نفوذ کرد.
و نوشته مقدس را بر (گورو) آنگاد استناد کرد.
در اولین تجلی، نعم (خالق در خالق خود) را بیان کرد.
و دوم، (گورو) انگاد احسان حر را سرود.
در مکاشفه سوم، (گورو) عمار داس ذهن را با کلام ابدی تسخیر کرد.
که با آن خداوند خداوند را در دل خود متصور بود.
او با آوردن آب به محل زندگی خود (گورو) به گورو واقعی خود خدمت کرد،
و بدین ترتیب عرش الهی را به دست آورد.
در شخصیت چهارم، گورو رام داس ظاهر شد،
که هستی بی عیب جاودانه را خلاصه کرد،
و پنجمین پادایی را بر گورو ارجان تأیید کرد،
که با گنجینه کلام شهد، گرانث (کتاب کتاب مقدس) را گردآوری کرد.
او هنگام ایجاد Granth چنین گفت:
تمام دنیا خطبه ها را تکرار کنند،
و با موعظه های گرانت، جهان رهایی یافت.
اما رهایی یافتگان کسانی بودند که شب و روز نعم را به یاد می آوردند.
سپس گورو هارگوبیند، ششمین استاد، مجسم شد،
که با شمشیر برافراشته دشمنان را سجده کردند.
او ذهن حاکمان مسلمان را دیوانه کرد،
و به خاطر بندگانش قیام کرد و جنگ فرسایشی را آغاز کرد.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا می کنی.
خدای غیرقابل نفوذ (گورو) هار رای را به عنوان هفتمین استاد معرفی کرد.
او از پروردگار ناخواسته آگاه شد و به اهمیت دست یافت.
از غار آسمانی بالا رفت، غرق (در حق تعالی) ماند.
و همیشه بی مزاحمت به تفکر می نشست.
تمام دانشکده ها را کسب کرد اما پنهان ماند.
و برای هیچ کس خود شخصی خود را آشکار نکرد.
بنابراین، او برجستگی روح القدس را ارتقا داد.
هارکریشان قوی و شجاع (گورو) هشتمین استاد شد.
کسی که بودن موقت خود را در دهلی رها کرد.
آشکار شد، در سن بی گناهی، نبوغ از خود نشان داد،
و با آرامش جسم را رها كرد و (به سراى بهشتى) عروج كرد.
بدین ترتیب، خواری و ذلت بر سر حاکمان مغول،
او خود با افتخار به دیوان عدالت رسید.
از آنجا در اورنگ زیب درگیری آغاز شد،
و ویران نسب خود را به دست آورد.
مغولها با نزاع و مشاجره یکدیگر را نابود کردند.
این راه بود، همه گناهکاران به جهنم رفتند.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا می کنی.
بالاتر از همه ما، گورو ناناک برتر است،
مراقبه در مورد چه کسی، تمام ماموریت ها انجام می شود.
سپس گورو تگ بهادر تعجب کرد.
جهان را با فدا کردن سرش آزاد کرد.
بدین ترتیب مغولها را در حیرت رها کرد،
چون قدرت تجلی خود را نشان نداد،
و با تن دادن به خواست خدا، بارگاه بهشتی را درک کرد.
گورو واقعی، به این ترتیب، زیاده روی مهربانانه خود را آشکار کرد.
مغول ها مجرم شناخته شدند،
و با اندرز باطل شدند.
من با این تدبیر استادان بزرگ را بیان کردم،
که با یاد خدا بندگان خود را نجات دادند.
سپس تمام کائنات تشویق کردند.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا می کنی.
گورو گوبیند سینگ، تجسم دهم،
چه کسی پانت پیروز خالسا، فرقه صالح را بازسازی کرد،
تمام دشمنان ترک را نابود کرد،
بدین ترتیب کل زمین به یک باغ زنده تبدیل شد.
جنگجویان بزرگ تجسم شدند،
که هیچکس جرات مقابله با او را نداشت.
پیروزی غالب شد و همه مصیبت ها و درگیری ها از بین رفت.
و تعمق بر خدای بی زمان القا شد.
در وهله اول، استاد تصمیم گرفت که بر خالق نشخوار کند،
و سپس تمام هستی را روشن کرد.
فدائیان مصمم شدند و نور الهی همه را رها کرد.
وقتی خداوند فرمانش را خواند،
سپس با جماعت مقدس روبرو شدند.
برای بیان تحسین خداوند خداوند در روز و شب،
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا می کنی.
با بزرگواری، تو، بی شکل، روح القدس ناپایدار هستی.
برهما، ویشنو و شیوا نتوانستند راز شما را کشف کنند.
ای پروردگار من تو بی عیب و اندیشمندی.
با لمس پاهایت به ما صبر عطا کن
همانطور که از دادگاه شما حمایت کرده ام.
هر چیزی که ممکن است وسیله باشد، لطفا ما را احیا کنید،
غرق در شهوت و بخل و باطل.
تو ای استاد من تبرئه کننده هستی
و بدون تو هیچ کس با ما همدردی نمی کند
تا ما را روزی دهد.
شما عمیق، بی مزاحم، بی نظیر و منحصر به فرد هستید.
تمام هستی از تو تامین می شود.
دستور شما بر زمین و آب و باطل غالب است.
و با اندیشیدن به تو، کل بشریت در آن سوی شنا می کند.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا می کنی.
تو به عنوان تسخیرناپذیر، بیتفاوت و عاری از فریب شناخته شدی.
و از عرش آسمانی تو فرامین تو را گذراند.
کسی جز تو حافظ ما نیست.
تو تنها بی عیب و نقصی،
که به عنوان ناجی همه، نمایش موقت را افتتاح می کند،
و تو، خودت، مطلق و نهفته می مانی،
اما بازی غیرقابل دسترس شما با قاطعیت ادامه دارد،
و به شیوه ای منحصر به فرد، همه دل ها را غربت می کنی.
به این ترتیب شما یک نمایشنامه شگفت انگیز تولید می کنید،
که در آن شما صدها هزار جهان را جذب می کنید.
امّا بدون تأمل در تو، هیچ کس نابود نمی شود.
تنها کسانی رستگار می شوند که به تو تکیه می کنند.
گورداس بیچاره شاگرد توست،
و با توبه و زهد آسایش تو را می طلبد.
درود بر او، از خطاها و کوتاهی هایش بگذر،
با پذیرفتن برده گورداس، به عنوان خود.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا فرما.
این گورداس، موجود بیچاره کیست؟
او از بدن غیرقابل دسترس - شرکت روایت می کند.
هنگامی که گورو به او درک می دهد،
او این حکایت را بیان می کند.
بدون فرمان او، برگی نمی وزد،
و هر چه Contriver بخواهد اتفاق می افتد.
به فرمان او تمام کائنات است.
آنهایی که نظم را درک می کنند، در سراسر آن شنا می کنند.
تحت فرمان همه خدایان، انسان ها و حیوانات وجود دارند.
در فرمان میمانند (خدایان)، برهما و ماهش.
و Command ویشنو را ایجاد می کند.
تحت فرمان دادگاه های موقت برگزار می شود.
فرماندهی آگاهی دینی را ارتقا می دهد.
با فرمان، ایندرا، پادشاه خدایان، بر تخت نشست.
خورشید و ماه با فرمان او زنده می مانند.
و برکت پای حر را آرزو کن.
در فرمان ادامه زمین و آسمان.
تولد و مرگ بدون فرمان او نیست.
کسی که فرمان را بفهمد به ابدیت می رسد.
و به این ترتیب گورداس فریاد زد;
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا فرما.
این حماسه باگاوتی به طور برجسته ای مقدس است،
موعظه ای که ادراک (عالی) آشکار می شود.
کسانی که این حماسه را در آغوش خواهند گرفت،
خواسته های ذهنی آنها برآورده خواهد شد.
تمام ناملایمات، درگیری ها و مشاجره ها پاک خواهند شد.
مظهر مقدس نزول می کند و آدم راضی می شود.
کسی که این حماسه را شبانه روز بخواند،
دادگاه داخلی حر را محقق خواهد کرد.
بنابراین حماسه باگاوتی کامل می شود.
از طریق دانش آن، خالق شناخته می شود،
تنها در این صورت است که گورو واقعی خیرخواه می شود،
و همه گیجی ها سوار شده اند.
ای خدای متعال به من لطفی کن
بازویم را بگیرید و به من اجازه دهید تا در دریای موقت شنا کنم.
گورداس چنین گفت:
ای گورو واقعی من، تو به من رستگاری عطا فرما.