یک اوانکار، انرژی اولیه، از طریق فیض واعظ الهی تحقق یافت
وار 8
یک کلمه (نظم) خداوند کل طبیعت را در قالب کیهان ایجاد و گسترش داد.
اصیل ساختن پنج عنصر (او) کار چهار معدن منشأ (تخم، جنین، عرق، پوشش گیاهی) زندگی را منظم کرد.
چگونه می توان وسعت زمین و وسعت آسمان را تشخیص داد؟
پهنای هوا چقدر بیشتر است و وزن آب چقدر است؟
جرم آتش چقدر است را نمی توان تخمین زد. ذخایر آن پروردگار قابل شمارش و وزن نیست.
وقتی خلقت او قابل شمارش نیست، چگونه می توان فهمید که خالق چقدر بزرگ است.
زمین آبی و جهان پایین پر از هشتاد و چهار لک گونه است.
در هر گونه موجودات بیشماری وجود دارد.
او با آفریدن جهان های بی شمار آنها را روزی می دهد.
در هر ذره ای که خداوند خود را بسط داده است.
بر پیشانی هر موجودی شرح حال او نوشته شده است. فقط آن خالق فراتر از همه حساب ها و شمارش است.
چه کسی می تواند در عظمت او فکر کند؟
حقیقت، رضایت، شفقت، دارما، معنای (یک مفهوم) و تشریح بیشتر آن چقدر بزرگ است؟
گسترش شهوت و خشم و طمع و شیفتگی چقدر است؟
بازدیدکنندگان انواع مختلفی دارند و فرم ها و رنگ های آنها چند نفر هستند؟
آگاهی چقدر عالی است و گسترش Word چقدر است؟
فواره های طعم چند است و عطرهای مختلف چگونه عمل می کنند؟
در مورد لذت های خوراکی و غیر قابل خوردن چیزی نمی توان گفت.
وسعت او بی نهایت و غیر قابل توصیف است.
دامنه رنج و لذت، شادی و غم چیست؟
چگونه می توان حقیقت را توصیف کرد و در مورد تعداد دروغگویان چگونه گفت؟
تقسیم فصل ها به ماه ها، روزها و شب ها ایده ای شگفت انگیز است.
امیدها و آرزوها چقدر بزرگتر و دور خواب و گرسنگی چقدر است؟
در مورد عشق، ترس، صلح، تعادل، نوع دوستی و تمایلات شیطانی چه می توان گفت؟
همه اینها بی نهایت هستند و هیچ کس نمی تواند در مورد آنها بداند.
چگونگی اندیشیدن به پیرامون ملاقات (سانجوگ) و جدایی (ویجوگ) زیرا دیدار و جدایی بخشی از روند مستمر موجودات است.
خندیدن چیست و گریه و زاری چه حدودی دارد؟
چگونه می توان محیط اغماض و انکار را تشخیص داد؟
چگونه می توان فضیلت، گناه و درهای رهایی را توصیف کرد.
طبیعت وصف ناپذیر است زیرا در آن انسان به میلیون ها و میلیون ها می رسد.
ارزيابي آن بخشنده (بزرگ) را نمي توان انجام داد و از گسترش او چيزي نمي توان گفت.
داستان وصف ناپذیر او، فراتر از همه پایه ها، همیشه آشکار نیست.
در میان هشتاد و چهار سال تولد، زندگی انسان نادر است.
این انسان به چهار وارنا و دارما و همچنین به هندو و مسلمان تقسیم شد.
تعداد نر و ماده چند نفر قابل شمارش نیست.
این دنیا نمایش فریبنده مایا است که با خصوصیات خود حتی برهما، ویسان و ماسا را خلق کرده است.
هندوها وداها را می خوانند و مسلمانان کائبه ها را می خوانند، اما خداوند یکی است در حالی که دو راه برای رسیدن به او ابداع شده است.
از سیوا-ساکتی یعنی مایا، توهمات یوگا و بوگا (لذت بردن) ایجاد شده است.
شخص با توجه به همراهی با سعد یا بدکارانی که دارد نتایج خوب یا بد می گیرد.
هندوئیسم چهار وارنا، شش فلسفه، شاستراس، بداس و پورانا را به نمایش گذاشت.
مردم خدایان و الهه ها را می پرستند و به زیارت مکان مقدس می پردازند.
در هندوئیسم گانا، گانداروا، پری، ایندرا، ایندراسان، تاج و تخت ایندرا تعریف شده است.
یتی ها، ساتیس ها، مردان راضی، سیدها، نث ها و تجسم های خدا در آن گنجانده شده است.
شیوه های عبادت از طریق تلاوت، توبه، خودداری، قربانی های سوختنی، روزه، بایدها، نبایدها و ادای نذری در آن وجود دارد.
گره مو، نخ مقدس، تسبیح، علامت (صندل) بر پیشانی، آخرین آداب نیاکان، آداب خدایان نیز در آن مقرر شده است.
آموزش صدقه با فضیلت - انفاق در آن بارها و بارها تکرار می شود.
در این دین (اسلام) پیر، انبیا، اولیا، گاون ها، قطب ها و ولی الله شناخته شده اند.
میلیونها شیوخ، مشائک و درویش در آن شرح داده شده است.
میلیون ها انسان پست، شهید، صاحب نظر و بی خیال آنجا هستند.
میلیون ها روخان سندی، علما و مولانا (همه فرقه های مذهبی) در آن موجود است.
بسیاری در آنجا هستند که قوانین رفتاری مسلمانان (شریعت) را بیان می کنند و بسیاری بر اساس طریقت، روش های تطهیر معنوی، به بحث می پردازند.
مردم بی شماری با رسیدن به آخرین مرحله معرفت، مشهور شده اند، مرفطی و بسیاری در اراده الهی او در حقیقت، حقیقت در هم آمیخته اند.
هزاران سالمند به دنیا آمدند و از بین رفتند.
بسیاری از برهمنهای ساراسوات گوترا، کشیشان و لاگایت (فرقه معروف هندی) وجود داشتهاند.
بسیاری از برهمین های گور و کاناجی هستند که در مراکز زیارتی زندگی می کنند.
لاک مردم را سانودیه، پانده، پاندیت و وید می گویند.
بسیاری از افراد نجومی هستند و بسیاری از مردم در وداها و افسانه های وودو آگاه بوده اند.
لاکهای مردم را به نامهای برهمن، بهات (مداحی) و شاعر میشناسند.
بسیاری از افرادی که کار جاسوسی را انجام می دهند به گدایی و غذا خوردن ادامه می دهند.
خیلی ها هستند که فال نیک و بد را پیش بینی می کنند و از این طریق امرار معاش می کنند.
بسیاری از ختری ها (ختری ها در پنجاب) متعلق به دوازده و بسیاری به پنجاه و دو قبیله هستند.
بسیاری از آنها پاواده، پاچادیا، فالین، خوخاراین نامیده می شوند.
بسیاری از آنها chaurotari هستند و بسیاری از serin درگذشته اند.
بسیاری از آنها پادشاهان جهانی به شکل تجسم (خدا) بودند.
بسیاری از آنها به عنوان متعلق به سلسله های خورشید و ماه شناخته می شوند.
بسیاری از افراد مذهبی مانند خدای دارما و متفکران دارما و پس از آن بسیاری به هیچ کدام اهمیت نداده اند.
ختری واقعی کسی است که صدقه بدهد، اسلحه بپوشد و خدا را با عبادت عاشقانه یاد کند.
در میان vais rajput و بسیاری دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
بسیاری از آن ها مانند تورها، گاور، پاور، مالان، هاس، چوهان و غیره به یادگار مانده است.
کچاواهه، راوثر و غیره بسیاری از پادشاهان و زمین داران از دنیا رفته اند.
باغ، بغله و بسیاری دیگر از بوندل های قدرتمند قبلاً وجود داشته اند.
بسیاری از بات ها بودند که در دادگاه های بزرگتر دربار بودند.
بسیاری از افراد با استعداد متعلق به Bhadaurie در داخل و خارج از کشور به رسمیت شناخته شدند.
اما همه آنها در نفس خود از بین رفتند که نتوانستند آن را از بین ببرند.
بسیاری از آنها سود و بسیاری از آنها کیث، دفتردار هستند.
بسیاری از آنها تاجر و بسیاری دیگر زرگر جین هستند.
در این دنیا میلیون ها جات و میلیون ها چاپگر کالیکو هستند.
بسیاری از آنها مسگر هستند و بسیاری از آنها آهن ساز محسوب می شوند.
بسیاری از آنها روغنی هستند و بسیاری از قنادی ها در بازار موجود است.
بسیاری از آنها پیام رسان، بسیاری از آرایشگران و بسیاری دیگر تاجر هستند.
در واقع، در هر چهار وارنا، کاست ها و زیر کاست های زیادی وجود دارد.
بسیاری از آنها خانه دار هستند و میلیون ها نفر زندگی بی تفاوتی را سپری می کنند.
بسیاری از آنها یوگی سورا (یوگی های بزرگ) و بسیاری سانیاسی هستند.
سانیاسی ها از آن زمان هستند و یوگی ها به دوازده فرقه تقسیم شده اند.
بسیاری از آنها زاهدان عالی رتبه (پارامهان) هستند و بسیاری در جنگل زندگی می کنند.
بسیاری از آنها چوب را در دست نگه می دارند و بسیاری از آنها جین های دلسوز هستند.
شش نفر شاستراس هستند، شش نفر معلمان و شش نفر لباس، رشته ها و آموزه های آنها هستند.
شش فصل و دوازده ماه وجود دارد، اما حرکت به هر یک از دوازده علامت زودیاک، تنها خورشید است.
گوروی گوروها، گورو واقعی (خدا) نابود نشدنی است).
بسیاری از سادوها هستند که در جماعت مقدس حرکت می کنند و خیرخواه هستند.
میلیون ها قدیس در آنجا هستند که پیوسته خزانه ارادت خود را پر می کنند.
بسیاری در زندگی آزاد می شوند. آنها براهم را می شناسند و در مورد براهم تعمق می کنند.
بسیاری برابری خواه و بسیاری دیگر بی لک، پاک و پیرو خداوند بی شکل هستند.
بسیاری با خرد تحلیلی آنجا هستند. بسیاری از آنها اندام کمتری دارند، اگرچه بدن دارند، یعنی بالاتر از خواسته های بدن هستند.
آنها خود را با عبادت عاشقانه رفتار می کنند و تعادل و جدایی را وسیله نقلیه خود برای حرکت در اطراف قرار می دهند.
گورمخ ها با پاک کردن نفس از نفس، ثمره لذت عالی را به دست می آورند.
در این دنیا تعداد بی شماری از افراد شرور، دزد، شخصیت های بد و قمارباز وجود دارد.
بسیاری از آنها دزد بزرگراه هستند. اهل غیبت و غیبت و بی فکر.
بسیاری ناسپاس، مرتد و رفتار فاسد هستند.
قاتلان اربابانشان، بی وفا، به نمکشان وفادار نیستند و احمق ها هم آنجا هستند.
بسیاری از آنها عمیقاً در گرایش های شیطانی غرق شده اند که با نمکشان نادرست است، مست ها و بدکاران.
بسیاری با میانجی شدن، تضاد را افزایش می دهند و بسیاری صرفاً دروغ می گویند.
بدون تسلیم شدن قبل از اینکه آنها گورو واقعی باشند، همه از ستونی به پست دیگر می روند (و چیزی دریافت نمی کنند).
بسیاری از آنها مسیحی، سنی و پیرو حضرت موسی هستند. بسیاری رافضی و ملاحدی هستند
(کسانی که به روز جزا ایمان ندارند).
میلیون ها فیرنگی (اروپایی)، آرمینی، رومیس و دیگر جنگجویان هستند که با دشمن می جنگند.
در دنیا خیلی ها را به نام های صیاد و ترک می شناسند.
بسیاری از مغولها، پاتانها، سیاهپوستان و کیلمکها (پیروان سلیمان) هستند.
بسیاری از آنها زندگی صادقانه ای را سپری می کنند و بسیاری با نادرستی زندگی می کنند.
حتی در این صورت، فضیلت و شر نمی تواند پنهان بماند
بسیاری از افراد انجام دهنده، بسیاری از گدایان و بسیاری از پزشکان و بیماران.
بسیاری از قرار گرفتن در حالت آرامش معنوی (با معشوق) همراه هستند و بسیاری از آنها از هم جدا می شوند و دردهای جدایی را تحمل می کنند.
بسیاری از گرسنگی می میرند در حالی که بسیاری از آنها از پادشاهی خود لذت می برند.
خیلی ها شاد می خوانند و خیلی ها گریه و زاری می کنند.
جهان گذرا است. بارها ایجاد شده است و هنوز هم بارها و بارها ایجاد خواهد شد.
بسیاری از آنها زندگی صادقانه ای دارند و بسیاری از آنها کلاهبردار و دروغگو هستند.
هر نادری یوگی واقعی و یوگی درجه یک است.
بسیاری نابینا و بسیاری یک چشم هستند.
بسیاری از آنها کوچک چشم هستند و بسیاری از شب کوری رنج می برند.
بسیاری از آنها با بینی های بریده شده، بسیاری از انفجار، ناشنوا و بسیاری بدون گوش هستند.
بسیاری از گواتر رنج می برند و بسیاری در اندام های خود تومور دارند.
بسیاری از آنها معلول، کچل، بدون دست و مبتلا به جذام هستند.
بسیاری از معلولیت، فلج و قوز در رنج هستند.
بسیاری از خواجه ها، بسیاری گنگ و بسیاری لکنت زبان هستند.
به دور از گوروی کامل، همه آنها در چرخه انتقال باقی خواهند ماند.
خیلی ها مهربانند و خیلی ها وزیرشان.
بسیاری از آنها ساتراپ ها، رتبه های دیگر و هزاران نفر از آنها افراد بزرگ هستند.
میلیون ها نفر پزشکان ماهر در پزشکی و میلیون ها مرد ثروتمند مسلح هستند.
بسیاری از آنها خدمتکار، علف شکن، پرسنل پلیس، ماهوت و رئیس هستند.
میلیونها گل، شترران، سیس و داماد آنجا هستند.
میلیون ها افسر تعمیر و نگهداری و رانندگان کالسکه های سلطنتی هستند.
بسیاری از دروازه بان های چوبی ایستاده و منتظر می مانند.
بسیاری از آنها کتری و درام کوب هستند و بسیاری با کلارینت می نوازند.
بسیاری از آنها فاحشه، باردها و خوانندگان قوالی هستند، نوع خاصی از آهنگ که معمولاً به صورت گروهی و در حالتهای خاص عمدتاً توسط مسلمانان خوانده میشود.
بسیاری از آنها مقلد، آکروبات و میلیون ها شوخی هستند.
بسیاری از مشعلدارانی هستند که مشعلها را روشن میکنند.
بسیاری از آنها نگهبانان فروشگاه ارتش هستند و بسیاری افسرانی هستند که زره راحت می پوشند.
بسیاری از آنها حامل آب و آشپز هستند که نان، نوعی نان گرد و مسطح می پزند.
فروشندگان فوفل و مسئول اتاق انبار برای کالاهای گرانبها با شکوه خودشان.
بسیاری از عطر فروشان و بسیاری از رنگرزان هستند که از رنگ ها برای ساختن بسیاری از طرح ها (رنگولی) استفاده می کنند.
بسیاری از آنها خدمتکار قراردادی هستند و بسیاری از آنها فاحشه های شاداب هستند.
بسیاری از آنها خدمتکار شخصی، پرتاب کننده بمب، توپچی و بسیاری از آنها حامل مواد جنگی هستند.
بسیاری از آنها افسران درآمد، افسران سرپرست، پلیس و برآوردگر هستند.
بسیاری از کشاورزانی هستند که محصولات کشاورزی و کارهای وابسته به آن را وزن می کنند و از آن مراقبت می کنند.
میلیون ها نفر حسابدار، منشی کشور، افسران سوگند، وزیران دارایی و افراد قبیله ای هستند که تیر و کمان را آماده می کنند.
بسیاری از آنها که حافظ اموال می شوند، کشور را اداره می کنند.
خیلی ها هستند که حساب جواهرات گرانبها و غیره را دارند و آنها را به درستی واریز می کنند.
بسیاری از آنها جواهرساز، زرگر و تاجر پارچه هستند.
سپس تاجران دوره گرد، عطاران، مسگران و فروشندگان آذوقه هستند.
بسیاری از آنها خرده فروش و بسیاری از آنها دلال در بازار هستند.
بسیاری از آنها تولید کننده اسلحه هستند و بسیاری روی مواد کیمیاگری کار می کنند.
بسیاری از آنها سفالگر، کوبنده کاغذ و تولید کننده نمک هستند.
بسیاری از آنها خیاط، شست و شو و طلافروشی هستند.
بسیاری از غلات خشک کن هستند که در اجاق هایی که مخصوص خشک کردن غلات طراحی شده اند، آتش درست می کنند.
بسیاری از آنها خواربار فروش سبزی هستند، بسیاری از آنها کوپا، ظروف بزرگی که از پوست خام معمولاً برای نگهداری و حمل روغن درست می شوند، و ممکن است بیشتر قصاب باشند.
بسیاری از آنها اسباب بازی و النگو فروش هستند و بسیاری از آنها چرم و سبزی کار می کنند.
بسیاری از آنها اسباب بازی و النگو فروش هستند و بسیاری از آنها چرم و سبزی کار می کنند.
میلیونها نفر کنف مینوشند و بسیاری از آنها شراب برنج و جو میسازند، و شیرینیپزها نیز در آنجا زیاد هستند.
در حال حاضر ممکن است میلیونها دامدار، دامدار و شیرمرد شمارش شوند.
میلیونها لاشخور و طاغوتی (چندال) آنجا هستند.
بنابراین تعداد بی شماری نام ها و مکان هایی هستند که قابل شمارش نیستند.
میلیون ها نفر کم، متوسط و زیاد هستند، اما گورمخ خود را پست و پست می خواند.
او خاک پا می شود و مرید مرشد نفس او را محو می کند.
با عشق و احترام به جماعت مقدس می رود و در آنجا خدمت می کند.
ملایم صحبت می کند، متواضعانه رفتار می کند و حتی با دادن چیزی به کسی برای دیگران آرزوی خیر می کند.
جذب آگاهی در کلام که شخص متواضع در بارگاه خداوند افتخار می یابد.
مرگ را آخرين حقيقت تلقي ميكند و به مكر ناشناخته ميشود، نسبت به اميدها و آرزوها بيتفاوت ميماند.
میوه نامحسوس لذت را فقط گورمخ می بیند و دریافت می کند.