درخشندگی و درخشش خورشید را به این مشت حقیر غبار بخشید. (352)
فدای آن غباری که منور و درخشنده شد،
و سعادت داشت که سزاوار چنین موهبت ها و برکاتی بود. (353)
شگفت انگیز است طبیعتی که ثمره حقیقت را می آورد،
و، که مشت فروتن غبار قدرت سخن گفتن را برکت می دهد. (354)
این مراقبه واهگورو است که دستاورد این زندگی است.
باشد که خود را فدای چشمی کنیم که بیش از حد دچار ترس و وسواس حقیقت (خدا) می شود. (355)
چه خوشا به دلی که اشتیاق معصومانه به عشق خدا دارد!
در واقع، او تبدیل به یک عابد پرشور و شیفته عشق او می شود. (356)
خوشا سرى كه در برابر راه حقيقى خدا تعظيم كند.
و که مثل چوب کج با چنگال، با توپ سرخوشی فرار کرد. (357)
عجب دستانی که ستایش و ستایش او را نوشته اند.
خوشا به حال پاهایی که از کوچه او گذشتند. (358)
زبانی که در نعم او تعمق می کند شریف است.
و فضیلتمند ذهنی است که افکار خود را بر واهگورو متمرکز کند. (359)
آکاالپوراخ در تمام اعضای بدن ما وجود دارد،
و غیرت و شور عشق او در سر همه مردان و زنان جمع شده است. (360)
همه امیال و آرزوها در جهت او متمرکز است،
و علاقه به او در تک تک موهای بدن ما جذب می شود. (361)
اگر می خواهی استاد اندیشه الهی شوی،
سپس باید جان خود را فدای واهگورو معشوق خود کنید تا همان شکل و شمایل او را به دست آورید. (362)
شما باید تمام آنچه را که دارید برای معشوق واقعی خود قربانی کنید،
و فقط برای یک لحظه تکه های غذا را از روی میز ناهارخوری او بردارید. (363)
اگر کاملاً مشتاق دانش و روشنگری واقعی او شدید،
در این صورت ناگزیر به هدف خود خواهید رسید. (364)
شما میوه های زندگی خود را دریافت خواهید کرد،
زمانی که خورشید علم الهی فقط یک پرتو از درخشش خود را به تو برکت دهد. (365)
نام شما مشهور و روشن می شود.
و اشتیاقی که به علم الهی دارید، شما را در این دنیا بسیار محبوب می کند. (366)
هر که محبت و علاقه خاصی به عشق الهی پیدا کرد،
با کلید او، تمام قفل های قلب ها باز شد (واقعیت ها معلوم شد). (367)
تو هم باید قفل دلت را باز کنی و از پنهان
گنج، باید لذت و شادی نامحدود را به دست آورد. (368)
در گوشه های قلبت، گوهرها و الماس های متعددی نهفته است.
و گنج و ثروت شما حاوی بسیاری از مرواریدهای سلطنتی است. (369)
آنگاه هر آنچه می خواهید از این گنج بی نهایت بدست آورید،
ای صاحب مقام! شما قادر به دریافت خواهید بود. (370)
بنابراین شما باید فداییان وفادار آکاالپوراخ را بخوانید.
تا بتوانید چنین شور و غیرتی را نسبت به او بیافرینید. (371)
اگر بتوانید میل شدید به عشق واهگورو را به دست آورید،
سپس، برکت همراهی آنها بر شما و شخصیت شما تأثیر می گذارد. (372)
هر چند در دل هر کس جز خداوند متعال نیست.
با این حال، روشن اندیشان راستین و مخلص جایگاهی والا و مقصدی والا دارند. (373)
کسى جز دانا از حال و احوال آکاالپوراخ آگاه نیست.
روشنفکران جز گفتارها و مراقبه های نعم واهگورو سخنی نمی گویند. (374)
پادشاهان تاج و تخت، زندگی مجلل و قدرت های سلطنتی خود را کنار گذاشتند،
و مدام مثل گداها از این خیابان به آن خیابان پرسه می زدند. (375)
برای همه آنها ضروری است که به خاطره واقعی قادر مطلق ادامه دهند.
و بنابراین، از چرخه تولد و مرگ در هر دو جهان رستگار شوید. (376)
اگر روزی بتوان با کسی آشنا شد که با این راه و سنت آشنا باشد،
آنگاه تمام اهداف و مقاصد اداره دولت محقق خواهد شد. (377)
اگر قرار بود همه نیروهای ارتش جویای قدرت الهی شوند،
در این صورت، در واقع، همه آنها می توانند واقعاً به افراد روشن فکر تبدیل شوند. (378)
اگر بتوانیم به یکی از همسفران این راه برسیم و از او درباره سنت واقعی آن بپرسیم.
پس چگونه ذهن او از این پادشاهی سلطنتی دور می شود؟ (379)
اگر بتوان بذر حقیقت را در مزارع ذهن پرورش داد،
آن وقت تمام شبهات و توهمات ذهن ما برطرف می شود. (380)
آنها میتوانند برای همیشه بر تختهای الماسی بنشینند
اگر بتوانند مراقبه اکالپوراخ را در ذهن خود تلقین کنند، (381)
عطر حقیقت از تک تک موهایشان ساطع می شود،
در واقع همه با عطر همراهی با چنین افرادی زنده می شوند و شاداب می شوند. (382)
Naam Waaheguru خارج از بدن آنها نبود،
اگر گورو کامل به آنها اطلاعات مربوط به مکان و مکان او را نشان می داد. (آنها به جای نگاه به بیرون، می توانستند از دل خودشان به همگرایی او دست یابند.)(383)
اکسیر زندگی در واقع در داخل به اصطلاح مسکن قلب است،
اما جهان بدون یک گورو کامل از این واقعیت مطلع نخواهد شد. (384)
وقتی استاد واقعی حتی از شریان اصلی شما نزدیکتر است،
ای آدم نادان و آماتور! پس چرا در جنگل ها و بیابان ها پرسه می زنید؟ (385)
وقتی فردی آشنا و آشنا به این مسیر راهنمای شما می شود،
شما می توانید در جمع افراد نجیب به تنهایی برسید. (386)
هر چه مال دنیا دارند،
آنها حاضرند فوراً آنها را در یک قسط واگذار کنند. (387)
تا بتوانند به موجودیت نهایی دست یابند،
به همین دلیل، آنها کاملاً از افراد کاملاً روشن بین پیروی می کنند. (388)
قدیسان کامل می توانند شما را به قدیسان کامل نیز تبدیل کنند.
و آنها می توانند تمام خواسته ها و خواسته های شما را برآورده کنند. (389)
حقیقت در آن این است که شما باید راهی را که به سوی پروردگار منتهی می شود در پیش بگیرید.
تا شما نیز مانند درخشش خورشید بدرخشید. (390)
آکاالپوراخ واقعی که در قلب شما می ماند، عشق خود را به شما می رساند.
و، گورو کامل و کامل مانند یک دوست واقعی به شما در این فرآیند کمک می کند. (391)
اگر بتوانید به کسی برخورد کنید که با این راه (الهی) آشنا باشد،
سپس انواع ثروت ها و گنج های مادی و غیر مادی را در درون خود کشف خواهید کرد. (392)
هر کس که با یک گورو واقعی روبرو شده است،
گورو واقعی تاج علم الهی واقعی را بر سر خواهد گذاشت. (393)
گوروی واقعی و کامل می تواند انسان را با اسرار و عشق واهگورو آشنا کند،
و در دستیابی به ثروت ابدی الهی کمک می کند. (394)
افراد از هر دو جهان به طور خود به خود از فرمان او (گورو) اطاعت می کنند،
و هر دو جهان حاضرند جان خود را برای او فدا کنند. (395)
قدردانی واقعی از آکاالپوراخ، (دستیابی به) معرفت واقعی الهی است،
و ثروت جاودانه ظاهر می شود و چهره خود را به روشن بینان نشان می دهد. (396)
هنگامی که با اطاعت از خداوند قادر مطلق، وجود او را شناخت،
آن را در نظر بگیرید که او به گنج زندگی ابدی دست یافت. (397)
او، پروردگار متعال، در درون قلب شما ساکن است، اما شما همچنان در بیرون می دوید.
او درست در داخل خانه شماست، اما شما به دنبال حاج (بیرون) در جستجوی او ادامه می دهید. (398)
وقتی از تک تک موهای بدنت ظاهر شد،
برای ردیابی او (برای شکار او) در بیرون کجا سرگردان می شوید. (399)
شکوه و جلال آکاالپوراخ چنان در دل خانه شما می تابید،
درست مانند ماه درخشان (در شب های مهتابی) در آسمان. (400)
این مشیت است که تو را قادر می سازد از چشمان گریان خود ببینی،
و فرمان اوست که از زبان تو سخن می گوید. (401)
این بدن تو به خاطر شکوه آکاالپوراخ درخشنده است،
تمام این جهان با جلال او می درخشد. (402)
اما شما از وضعیت و شرایط درونی خود آگاه نیستید،
شب و روز به خاطر اعمال و کردار خود پریشان هستید. (403)
گورو واقعی کامل شما را معتمد واهگورو می کند،
برای درد زخم جدایی مرهم و ضماد می دهد. (404)
تا شما هم بتوانید یکی از همراهان نزدیک واهگورو شوید،
و شما می توانید با شخصیتی نجیب استاد قلب خود شوید. (405)
شما تا به حال در مورد آکاالپوراخ گیج و گیج شده اید،
زیرا، شما برای سالها در جستجوی او مضطرب بودهاید. (406)
از تنهایی چه بگویم! به راستی که تمام دنیا برای او متحیر است،
این آسمان و فلک چهارم همه بر او مضطربند. (407)
این آسمان به همین دلیل به دور او می چرخد
که او نیز به دلیل علاقه ای که به او دارد، می تواند فضایل والایی را اتخاذ کند. (408)
مردم سراسر جهان در مورد واهگورو شگفت زده و گیج شده اند،
همان طور که گداها کوچه به کوچه به دنبال او هستند. (409)
پادشاه هر دو جهان در دل ساکن است،
اما این بدن ما در آب و گل فرو رفته است. (410)
زمانی که تصویر واقعی واهگورو قطعاً تصویری خشن ساخت و در قلب شما ساکن شد.
سپس ای فداکار آکاالپوراخ واقعی! تمام خانواده شما، از شادی و سرخوشی، خود را به تصویر او تبدیل خواهند کرد. (411)
شکل آکالپوراخ واقعاً نماد نعم اوست.
پس باید شهد جام حق را بنوشید. (412)
پروردگاری که از خانه تا خانه به دنبالش بودم
ناگهان، او را در خانه خودم (جسم) کشف کردم. (413)
این نعمت از جانب گورو واقعی و کامل است،
هر چه می خواستم یا نیاز داشتم، می توانستم آن را از او بگیرم. (414)
هیچ کس دیگری نمی تواند آرزوی قلبی خود را برآورده کند،
و هر گدا قادر به کسب ثروت سلطنتی نیست. (415)
نامی غیر از گورو بر زبان خود نیاورید،
در واقع، یک گورو کامل به تنهایی می تواند مکان صحیح آکاالپوراخ را به ما بدهد. (416)
ممکن است معلمان و مربیان متعددی برای هر آیتم (در این دنیا) وجود داشته باشد.
با این حال، چه زمانی می توان یک گورو کامل را ملاقات کرد؟ (417)
Waaheguru پاکدامن آرزوی مشتاق قلب من را برآورده کرد،
و به دل شکستگان کمک کرد. (418)
ملاقات با یک گورو کامل، دستیابی واقعی به آکاالپوراخ است،
زیرا او (او) است که می تواند به ذهن و روح آرامش بخشد. (419)
ای قلب من! اولا، شما باید از غرور و منیت خود خلاص شوید،
تا بتوانی مسیر درست را از کوچه او به راه حق برسانی. (420)
اگر بتوانید گورو واقعی کامل و کامل را بشناسید،
آن وقت بدون هیچ مشکلی (آیین) می توانید سرور این دل باشید. (421)
هر که نتوانسته است نفس خود را از بین ببرد،
آکاالپوراخ اسرار خود را برای او فاش نمی کند. (422)
هر چه هست، درون خانه است، بدن انسان،
شما باید در اطراف مزرعه زراعت قلب خود قدم بزنید. دانه روشنگری فقط در درون آن وجود دارد. (423)
هنگامی که گورو واقعی کامل و کامل راهنمای و مربی شما می شود،
پس از آن شما به خوبی در مورد Waaheguru خود آگاه و آشنا خواهید شد. (424)
اگر قلب شما می تواند به سمت قادر مطلق انگیزه و الهام بگیرد،
سپس در هر موی بدنت بارانی از نعم او جاری می شود. (425)
آن وقت تمام آرزوهای تو در این دنیا برآورده می شود
و تمام نگرانی ها و دلهره های زمانه را دفن خواهید کرد. (426)
هیچ چیز در این دنیا خارج از بدن شما وجود ندارد،
فقط برای یک لحظه باید درون خود را بشناسید. (427)
نعمت واقعی واهگورو برای همیشه به شما عطا خواهد شد،
اگر می توانید (تمایز آشکار) را بدانید که شما کی هستید و خدا کیست؟ (428)
من کی هستم؟ من فقط یک ذره از یک مشت غبار لایه بالایی هستم،
این همه نعمت، به دلیل خوش شانسی من، توسط استاد واقعی من به من عطا شد. (429)
بزرگ است گوروی واقعی که به من نعم مقدس آکالپوراخ را برکت داده است.
با مهربانی و عطوفت بسیارش به این مشت خاک. (430)
بزرگ است گوروی واقعی که دارای ذهن های کوری مانند من است،
آنها را هم در زمین و هم در آسمان نیرو بخشید. (431)
بزرگ است گوروی واقعی که قلب من را با اشتیاق و علاقه شدید برکت داده است،
خوشا به حال استاد واقعی که تمام محدودیت ها و غل و زنجیر قلب من را شکست. (432)
بزرگ است گورو واقعی، گورو گوبیند سینگ، که مرا به خداوند معرفی کرد،
و مرا از غم و غصه های دنیوی رهایی بخشید. (433)
بزرگ گوروی واقعی است که به افرادی مانند من فقط زندگی ابدی را برکت داده است
به دلیل نام آکاالپوراخ غیرقابل ردیابی. (434)
عالی است گورو کامل و واقعی، که دارد
فقط یک قطره آب مثل درخشندگی ماه و خورشید روشن شده است. (435)
خوشا به حال آن گوروی راستین و خوشا به حال نعمتها و بخششهای بی شمار او،
که میلیون ها نفر مثل من حاضرند خودشان را فدا کنند. (436)
نعم او در زمین و آسمان فراگیر است،
این اوست که تمام خواسته های شدید شاگردانش را برآورده می کند. (437)
هر که از شنیدن گفتگوی او شاد و خشنود شود،
قبول کن که تا ابد با خدای متعال رو در رو خواهد بود. (438)
آکاالپوراخ همیشه در برابر او حضور دارد،
و مدیتیشن و یاد واهگورو همیشه در دل او می ماند. (439)
اگر اشتیاق دارید که رو در رو با قادر مطلق باشید،
سپس، شما باید سعی کنید رو در رو با گورو کامل و کامل باشید. (440)
یک گورو کامل، در واقع، تصویری از همه جا حاضر است،
نگاهی اجمالی به چنین گوروی کاملی به قلب و روح کمک و آرامش می دهد. (441)
گورو کامل و واقعی، در واقع، تصویری از آکالپوراخ است،
هر که خود را از او دور کرد، دور انداخته شد و مانند زباله دور انداخت. (442)
گورو کامل و واقعی جز حقیقت چیزی را بیان نمی کند،
هیچ کس جز او نتوانسته است مروارید این اندیشه معنوی را سوراخ کند. (443)
تا کجا و چقدر می توانم از او برای بخشش هایش تشکر کنم؟
هر چه بر لب و زبانم بیاید، آن را نعمت می دانم. (444)
هنگامی که آکاالپوراخ قلب را از پلیدی، ناسزا و لجن پاک کرد
گورو کامل و کامل حس خوب را به آن بخشیده است. (445)
در غیر این صورت چگونه میتوانستیم راه واقعی خدا را دریابیم؟
و کی و چگونه میتوانیم از کتاب حقیقت عبرت بگیریم؟ (446)
اگر همه اینها اعطای گورو واقعی از روی شفقت و مهربانی او باشد،
سپس، کسانی که گورو را نمی شناسند یا قدردانی نمی کنند، در واقع مرتد هستند. (447)
گوروی کامل و واقعی، بیماری های قلبی را برطرف می کند،
در واقع، تمام هوس های شما در دل خود برآورده می شود (448)
زمانی که گورو کامل نبض قلب را به درستی تشخیص داد،
سپس زندگی به هدف وجودی خود رسید. (449)
به خاطر گوروی کامل و واقعی، انسان زندگی ابدی می یابد،
با فضل و مهربانی او به تسلط و سیطره دل می رسد. (450)
این انسان فقط برای رسیدن به آکاالپوراخ به این دنیا آمده است.
و به عنوان یک دیوانه در جدایی او سرگردان است. (451)
این معامله واقعی فقط در فروشگاه حقیقت موجود است،
گورو کامل و کامل تصویر نمادین خود آکالپوراخ است. (452)
گورو کامل، مرجع در اینجا به گورو گوبیند سینگ جی است، عفت و قداست را به شما عطا می کند.
و تو را از چاه (عمق) غم و اندوه بیرون می کشد. (453)
گوروی کامل و واقعی، بیماری های قلبی را برطرف می کند،
که با آن تمام خواسته های قلبی در درون خود قلب محقق می شود. (454)
شرکت ارواح شریف به خودی خود ثروتی فوق العاده است،
همه اینها (اینها) فقط از طریق حمایت شرکت بزرگواران به دست می آید. (455)
ای عزیز من! لطفاً به آنچه می گویم گوش دهید،
تا بتوانید به راز و رمز زندگی و جسم پی ببرید. (456)
شما باید با جویندگان فداییان واهگورو دوست شوید،
و غیر از مراقبه نعم اکاالپوراخ بر زبان و لب خود سخنی نیاورد. (457)
تو باید خاک بشوی و عمل کنی، یعنی تواضع کنی و خاک گذر مقدسات شوی.
و نگران این دنیای بیهوده و بی شرف نباشید. (458)
اگر می توانید کتاب شکوه عاشقانه را بخوانید،
اونوقت می تونستی آدرس و سرفصل کتاب عشق بشی. (459)
عشق به واهگورو شما را به تصویر خود واهگورو تبدیل می کند.
و تو را در هر دو جهان سربلند و مشهور می کند. (460)
ای آکاالپوراخ من! لطف و محبت خود را به این قلب من برکت دهید،
و همچنین طعم سرخوشی عشقت را به من عطا کن. (461)
تا روزها و شبهایم را به یاد تو بگذرانم
و به من رستگاری از غل و زنجیر غم و غصه های این دنیا عطا فرما. (462)
با مهربانی چنین گنجی را به من عطا کن که باید دائمی و جاودانه باشد،
همچنین همراهی (این گونه افراد) را به من برکت ده که می تواند همه نگرانی ها و غم های من را برطرف کند. (463)
مرا با چنین نیات و مقاصدی که باید حق را بپرستند، برکت ده،
مهربانانه به من چنین شجاعت و صلابتی عطا کن که باید آماده باشم تا جانم را فدا کنم تا در راه خدا جسارت کنم. (464)
هر چه هست، او باید آماده باشد که به حساب تو قربانی کند،
همچنین باید برای فدا کردن جان و روح در مسیر آکاالپوراخ آماده شود. (465)
طعم شیرین نگاهت را به چشمانم ببخش
و قلبم را با گنجینه های اسرار و اسرار خود برکت ده. (466)
مهربانانه دلهای سوخته ما را به شور و حرارت (عشقت) برکت ده
و ما را با یک بند (قلاده سگ) مراقبه در گردن ما برکت ده. (467)
لطفا "جدایی (از شما)" ما را با اشتیاق شدید برای دیدار با شما برکت دهید،
و احسان خود را به حال پاییزی بدن ما عطا کن. (468)
با مهربانی خود هر موی بدنم را به زبان تبدیل کن
تا بتوانم در هر نفس پس از نفس ستایش تو را به زبان بیاورم و بخوانم. (469)
فریاد و شکوه آکاالپوراخ فراتر از هر کلمه یا گفتگویی است،
این گفتمان و داستان پادشاه واقعی در هر خیابان به گوش می رسد. (470)
آیا می دانید اصل این خیابان چیست؟
شما باید فقط تأییدات او را بیان کنید و نه چیز دیگر. این زندگی است. (471)
زندگی با مراقبه دائمی او عالی است،
حتی اگر ممکن است از سر تا پا، ارباب بدن باشیم. (472)
اگر تمام حقیقت آکاالپوراخ به کسی با شجاعت و توانایی برکت دهد،
سپس آن شخص می تواند به دلیل مدیتیشن، به دست آورد. (473)
مراقبه عجایب و سنگ بنای انسان بودن است،
و مدیتیشن نشانه واقعی زنده بودن است. (474)
(هدف) زندگی یک انسان در واقع مراقبه آکاالپوراخ است.
یادآوری Waaheguru (هدف) زندگی واقعی است. (475)
اگر به دنبال نشانه ها و نمادهای زندگی برای خود هستید،
سپس، کاملاً مناسب است که به مراقبه (در نعم آکاالپوراخ) ادامه دهید. (476)
تا آنجا که ممکن است باید مانند یک خادم، متواضع باشید، نه یک ارباب متکبر،
انسان نباید در دنیا دنبال چیزی جز مراقبه خداوند متعال باشد. (477)
این گرد و غبار فقط به یاد خدا مقدس می شود.
درگیر شدن در هر مکالمه ای غیر از مدیتیشن چیزی جز شرمندگی مطلق نخواهد بود. (478)
باید مراقبه کنی تا در دربار او مقبول شوی،
و از الگوی نفس نفس و شیوه زندگی مرتد دست بردارید. (479)
مراقبه برای قلب استاد همه دلها بسیار خوشایند است،
موقعیت شما در این دنیا همیشه به دلیل مدیتیشن بالا باقی می ماند. (480)
گورو کامل و واقعی اینطور گفت:
تو را به یاد واهگورو در قلب متروک ساکن کرده است.» (481) باید این فرمان گوروی کاملاً راستین را در دل خود حک کنید تا در هر دو جهان سرتان بالا باشد (482) گوروی کامل و واقعی، بدن شما را از مس به طلا تبدیل می کند، و این طلا تنها از طریق خاطره آکالپوراخ محقق می شود (483) این طلای مادی تخریب پذیر است و علت اصلی و گرداب مشکلات و درگیری های متعدد است، طلا. اما مراقبه، مانند موجودیت واهگوروی همه جانبه و حقیقی، دائمی است (484) ثروت (حقیقی) در خاک پای ارواح شریف و مقبول است، آنقدر ثروت واقعی است که بالاتر و فراتر از آن است. هر گونه آسیب یا زیان (485) حتماً متوجه شده اید که هر بهار پاییز را می آورد، اگرچه بهار بارها و بارها به این دنیا می آید (486) اما این شکل مراقبه ای از بهار تا روز قیامت تازه و نو می ماند. ای آکالپوراخ، لطف کن، نفوذ چشم بد را از این چشمه دور کن. (487) هر کس به کولیریوم غبار پاهای مقدسین دست یابد، مطمئن باش که چهره او مانند درخشش و درخشش خورشید الهی می درخشد. (488) با وجود اینکه شخص روشن فکر معنوی در این جهان زندگی می کند، در واقع او همیشه سالک و فداکار واهگورو است. (489) در هر دم از زندگی خود تأمل می کند و فضایل او را بیان می کند و هر لحظه به احترام او آیات نعم او را می خواند. (490) دلها را جهت می دهند و به فکر او می پردازند، عقل خود را به عطر یاد اکالپوراخب در هر نفس معطر می کنند. (491) او همیشه تمرکز دارد و در همه حال با خدای متعال متحد است و توانسته است به ثمرات واقعی این زندگی دست یابد. (492) ثمره واقعی این زندگی نزد مرشد است، و تکرار بی صدا و مراقبه نعم او همیشه بر زبان و لب اوست. (493) گوروی واقعی نگاه اجمالی ظاهری آکاالپوراخ است، بنابراین، باید اسرار او را از زبان او بشنوید. (494) یک گورو واقعی در واقع تجسم کامل تصویر خداست، و تصویر آکاالپوراخ همیشه در قلب او می ماند. (495) هنگامی که تصویر او در قلب کسی ماندگار شد، آنگاه فقط یک کلمه از آکاالپوراخ در اعماق قلب او مینشیند. (496) من این دانه های مروارید را در گردن بند به رشته تحریر درآورم تا این ترتیب دل های نادان را از اسرار واهگورو آگاه سازد. (497) (این تألیف) مانند جامی که از اکسیر الهی تا لبه پر شده باشد، به همین دلیل نام «زندگی نعما» بر آن نهاده شده است. (498) از سخنان او عطر علم الهي برمي آيد، با آن گره (اسرار و شبهات) دل دنيا گشوده مي شود. (499) هر کس این را به لطف و شفقت واهگورو بخواند، در میان روشن بینان، ثواب دریافت می کند. (500) این جلد شامل شرح و ترسیم مردان مقدس و الهی است; این توصیف هوش و خرد را سبک می کند. (501) اى آگاه! در این مجلد جز الفاظ یا تعبیر ذکر و مراقبه اکاالپورالخ کلمه و بیان دیگری نیست. (502) یاد واهگورو گنجینه عقلهای روشنگر است، غیر از مراقبه واهگورو (مطلقا) هیچ چیز دیگری بیهوده است. (503) هیچ کلمه و تعبیری را نخوانید و حتی به آن نگاه نکنید، مگر در مورد مراقبه خداوند متعال، یاد خدا، آری یاد خدا و فقط یاد خدا. (504) ای آکاالپوراخ! مهربانانه هر ذهن پژمرده و ناامید را سبز و با اعتماد به نفس دوباره بسازید و هر ذهن پژمرده و در حال از کار افتادگی را تازه و شاداب کنید. (505) ای واهگورو! با مهربانی به این شخص واقعاً شما کمک کنید و هر شرمنده و ترسو را موفق و پیروز کنید. (506) ای آکاالپوراخ! (مهربان) دل گویا را به شوق محبت (به تو) برکت ده و تنها ذره ای از علاقه به عشقت را بر زبان گویا عطا کن. (507) تا غیر از پروردگار اندیشیده و یاد نکند و جز محبت و عبادت واهگورو درس دیگری نیاموزد و نخواند. (508) تا سخنى جز مراقبه و ذكر اكالپورخ نگويد، تا كلمه و بيان ديگرى را نخواند و نخواند مگر آن كه بر تمركز انديشه معنوى. (509) (اى اکالپوراخ!) چشمانم را با نورى از حق تعالى نورانى بگردان، مهربانى جز ذات خدا را از قلبم دور کن. (510) گنج نما هر صبح و شام دل و جانم سر و پیشانی با ایمان و زلال (1) فدای مرشدم و با خضوع فدای میلیونها بار سرم. (2) زیرا فرشتگان را از انسانهای معمولی آفرید و مقام و منزلت زمینیان را بالا برد. (3) تمام کسانی که مورد احترام او قرار می گیرند، در واقع خاک پای او هستند، و همه خدایان و الهه ها حاضرند خود را برای او فدا کنند. (4) اگرچه هزاران ماه و خورشید ممکن است بدرخشند، با این حال تمام جهان بدون او در تاریکی مطلق خواهد بود. (5) گوروی مقدس و پاکدامن تصویر خود آکاالپوراخ است، به همین دلیل است که او را در قلبم مستقر کرده ام. (6) کسانی که او را نمی اندیشند، ثمره دل و جان خود را بیهوده تلف کرده اند. (7) این مزرعه مملو از میوههای ارزانقیمت، هنگامی که به آنها مینگرد، (8) سپس از نگاه کردن به آنها لذت خاصی میبرد و برای چیدن آنها به سوی آنها میدود. (9) اما از مزارع خود نتیجه ای نمی گیرد و ناامید گرسنه و تشنه و ناتوان باز می گردد. (10) بدون ساتگورو، باید همه چیز را طوری در نظر بگیرید که گویی مزرعه رسیده و رشد یافته اما پر از علف های هرز و خار است. (11) Pehlee Paatshaahee (Sri Guru Nanak Dev Ji) اولین گورو سیک، Guur Nanak Dev Ji، کسی بود که درخشش واقعی و قدرتمند خداوند متعال را به تصویر کشید و اهمیت دانش ایمان کامل به او را برجسته کرد. او بود که پرچم معنویت ابدی را برافراشت و ظلمت جهل نور الهی را از بین برد و مسئولیت تبلیغ پیام آکاالپوراخ را بر دوش گرفت. از قدیم الایام تا دنیای کنونی، هرکسی خود را خاک درب خانه می داند. بالاترین رتبه، خداوند، خود او را ستایش می کند. و شاگرد-شاگرد او نسب الهی خود واهگورو است. هر چهارمین و ششمین فرشته قادر به توصیف ندای گورو در بیان خود نیستند. و پرچم پر درخشش او بر فراز هر دو جهان در اهتزاز است. نمونههای فرمان او پرتوهای درخشانی است که از مشیت میآید و در مقایسه با او، میلیونها خورشید و ماه در اقیانوسهای تاریکی غرق میشوند. سخنان و پیام ها و فرمایشات او برای مردم جهان برتر است و توصیه های او در هر دو جهان رتبه اول را به طور مطلق دارد. القاب واقعی او راهنمای هر دو جهان است. و خلق و خوی حقیقی او شفقت بر گناهکار است. خدایان دربار واهگورو بوسیدن غبار پای نیلوفر آبی او را امتیاز می دانند و زوایای بارگاه بالاتر برده و خدمتگزار این مرشد هستند. هر دو ens (N) در نام او پرورش دهنده، تغذیه کننده و همسایه (نعمت ها، حمایت ها و خیرات) را به تصویر می کشند. وسط A نشان دهنده Akaalpurakh و آخرین K نشان دهنده پیامبر بزرگ نهایی است. عطوفت او نوار جدایی از حواسپرتیهای دنیوی را به بالاترین حد میرساند و سخاوت و خیرخواهی او در هر دو جهان غالب است. (12) واهگورو حق است، واهگورو همه جا حاضر است نام او نانک است، امپراطور و دین او حق است، و پیامبر دیگری مانند او نبوده است که در این دنیا ظهور کرده باشد. (13) تدبیر او (با دستور و عمل) سر زندگی مقدس را به بلندای بلندی می برد و به نظر او همه باید آماده باشند تا جان خود را برای اصول حق و اعمال شریف بجنگند. (14) چه شخص خاص و چه مردم عادی، چه فرشتگان و چه تماشاگران بارگاه بهشتی، همه مشتاقان خاک پای نیلوفر او هستند. (15) هنگامی که خود خداوند بر او ستایش می کند، چه چیزی می توانم به آن اضافه کنم؟ در واقع چگونه باید در مسیر استصوابی حرکت کنم؟ (16) میلیون ها نفر از عالم ارواح، فرشتگان، عابد او هستند، و میلیون ها نفر از این جهان نیز شاگردان او هستند. (17) خدایان جهان مابعدالطبیعه همگی حاضرند خود را برای او فدا کنند، و حتی همه فرشتگان جهان روحانی نیز آماده پیروی از آن هستند. (18) اهل دنیا همه مخلوقات او فرشتگانند و نگاهش بر لبان همگان آشکار است. (19) همه یاران او که از همراهی او لذت می برند، به (معنویت گرایی) آگاه می شوند و در سخنان خود شروع به توصیف شکوه و جلال واهگورو می کنند. (20) عزت و عزت و مقام و مرتبه و نام و نشان آنها در دنیا جاودان است. و آفريدگار پاكدامن به آنان درجاتى بالاتر از ديگران مى بخشد. (21) هنگامی که پیامبر هر دو جهان به احسان خود، واهگورو توانا، خطاب کرد، گفت (22) سپس گفت: من بنده تو هستم و بنده تو هستم.
و من خاک پای همه مردم عادی و خاص تو هستم.» (23) پس هنگامی که او را چنین خطاب کرد (با خضوع شدید) سپس بارها و بارها همان پاسخ را دریافت کرد. (24) که من اکاالپورخ، در تو بمان و من غیر از تو کسی را نمی شناسم. (25)
شما باید مراقبه (نعم من) را به تمام جهان نشان دهید،
و همه را با ستایش من پاک و مقدس گردان.» (26) من در همه جا و در هر موقعیتی دوست و خیرخواه تو هستم و پناهگاه تو هستم، من برای حمایت از تو هستم و هستم. طرفدار مشتاق تو." (27)
هر کسی که بخواهد نام شما را بلند کند و شما را مشهور کند،
او در واقع با قلب و جان خود مرا تأیید میکند.» (28) سپس وجود بیکران خود را به من نشان بده، و بدینسان، تصمیمها و موقعیتهای دشوار مرا آسان کن.» (29) باید به این دنیا بیایی و مانند یک راهنما و ناخدا رفتار کن، زیرا این دنیا بدون من، آکاالپوراخ، حتی یک دانه جو هم نمی ارزد. (30)
در حقیقت، وقتی من راهنمای و هدایت شما هستم،
پس سفر دنیا را با پای خود طی کن.» (31) هر که را دوست دارم و در این دنیا به او جهت می نمایم، سپس به خاطر او در دل او شادی و سرور می کنم». (32)
هر کس را که از خشم خود برای او گمراه کنم و او را در مسیر نادرستی قرار دهم.
او با وجود نصیحت و نصیحت تو به من اکاالپوراخ نمی رسد.» (33) این دنیا بدون من در حال انحراف و گمراهی است، جادوی من خود جادوگر شده است. مردگان را زنده می کنند و آنان را که در گناه هستند می کشند (35) طلسمات من آتش را به آب معمولی تبدیل می کند و با آب معمولی آتش را خاموش و خنک می کند. افسون های من هر کاری را که دوست دارند انجام می دهند و همه چیزهای مادی و غیر مادی را به انحراف می کشانند به سوی هیچ طلسمی نروید، جز مراقبه من، و به سوی درگاه من حرکت نمی کنند (39) زیرا از جهنم در امان مانده اند، وگرنه با دستان بسته می افتند. تمام این دنیا از این سر تا سر دیگر این پیام را می دهد که این دنیا ظالم و فاسد است (41) به خاطر من هیچ غم و شادی نمی فهمند و بدون من همگی سرگردان و سرگردانند. (42) اجتماع می کنند و از ستارگان روزهای غم و شادی را می شمارند. (43) سپس اقبال خوب و نه چندان خوب خود را در طالع خود می نویسند و گاهی پیش از آن و گاهی پس از آن می گویند: (44) در کارهای مراقبه محکم و ثابت نیستند و سخن می گویند. و خود را مانند افراد گیج و گیج جلوه می دهند. (45) توجّه و رویشان را به سوی مراقبه من معطوف کن تا جز سخنانی که درباره من می گویند، دوست خود نپندارند. (46) تا کارهای دنیوی آنها را در مسیر درست قرار دهم و تمایلات و تمایلات آنها را با نور الهی اصلاح و اصلاح کنم. (47) من تو را به این منظور آفریدم تا پیشوای همه جهان باشی به راه راست. (48) باید عشق به ثنویت را از دل و ذهنشان دور کنی و آنان را به راه راست هدایت کنی. (49) گورو (نناک) گفت: چگونه می توانم این کار بزرگ را انجام دهم.
تا بتوانم ذهن همه را به راه راست منحرف کنم.» (50) گورو گفت: «من به چنین معجزه ای نزدیک نیستم.
من در برابر عظمت و ظرافت شکل اکاالپوراخ، بدون هیچ فضیلتی پست هستم.» (51) اما فرمان تو مورد قبول قلب و جان من است و حتی لحظه ای از دستور تو غافل نخواهم شد. " (52)
فقط تو راهنمای هدایت مردم به راه راستی و تو مربی همه هستی.
شما کسی هستید که میتوانید راه را هدایت کنید و میتوانید ذهن همه مردم را به طرز فکر خود بسازید. (53)
گورو دوم، گورو انگاد دیو جی
گورو دوم، گورو آنگاد دو جی، اولین شاگرد دعا کننده گورو ناناک صاحب شد. سپس خود را به یک مربی تبدیل کرد که ارزش دعا کردن را داشت.
نور ساطع شده از شعله ایمان راسخ او به حقیقت و عقیده، به دلیل خلق و خو و شخصیتش، بسیار بیشتر از آن روز بود.
هم او و هم مرشدش، گورو ناناک، در واقع یک روح داشتند، اما در ظاهر دو مشعل بودند تا ذهن و قلب مردم را بدرخشند.
ذاتاً آنها یکی بودند اما آشکارا دو جرقه بودند که می توانستند همه چیز را به جز حقیقت بخوانند.
گورو دوم، ثروت و گنج و رهبر افراد ویژه دربار آکاالپوراخ بود.
او لنگر مردمی شد که در بارگاه الهی مقبول بودند.
او یکی از اعضای برگزیده دربار ملکوتی واهگورو باشکوه و هیبتانگیز بود و از او ستایشهای عالی دریافت کرده بود.
حرف اول نام او «علیف» عبارت است از فضایل و برکات بلند و پست، غنی و فقیر، و پادشاه و منکر.
عطر حرف پر از حقیقت «نون» به نام او، فرمانروایان عالی و فرومایگان را عطا می کند و از آنها مراقبت می کند.
حرف بعدی به نام او «غاف» نشان دهنده مسافر راه به سوی جماعت جاودانه و ماندگاری جهان در بالاترین روحیه است.
آخرین حرف او «دال» شفای همه بیماری ها و دردهاست و فراتر از پیشرفت و رکود است. (54)
واهگورو حقیقت است،
Waaheguru همه جا حاضر است
گورو آنگاد پیامبر هر دو جهان است،
به لطف آکاالپوراخ، او مایه خیر و برکت گناهکاران است. (55)
فقط از دو دنیا چه باید گفت! با عطای او،
هزاران جهان موفق به رستگاری شده اند. (56)
بدن او گنجینه فیض واهگورو بخشنده است،
از او تجلی کرد و سرانجام در او نیز جذب شد. (57)
او هميشه آشكار است، چه آشكار باشد و چه پنهان،
او همه جا اینجا و آنجا حضور دارد، در داخل و خارج. (58)
ستایشگر او در واقع یک ستایشگر آکالپوراخ است.
و منش او صفحه ای از مقبره خدایان است. (59)
او را نمی توان به اندازه کافی توسط زبان هر دو جهان تحسین کرد،
و برای او حیاط وسیع روح به اندازه کافی بزرگ نیست. (60)
پس بر ما احتیاط می شود که از تقوا و احسان او بکوشیم
و احسان و سخاوت او، فرمان او را به دست آورید. (61)
پس سرهای ما باید همیشه در برابر پای نیلوفر آبی او خم شود،
و قلب و روح ما باید همیشه حاضر باشد که خود را فدای او کنیم. (62)
گورو سوم آمار داس جی
گورو سوم، گورو آمار داس جی، حامی حقیقت، امپراطور مناطق و اقیانوس وسیع عطاها و بزرگی ها بود.
فرشته قوی و قدرتمند مرگ مطیع او بود و رئیس خدایان حسابداری تک تک افراد زیر نظر او بود.
درخشش جامه شعله حق و شکفتن غنچه های بسته شادی و سرور آنهاست.
حرف اول نام مقدسش «الف» به هر گمراهی شادی و آرامش می بخشد.
میم مطهر گوش هر غمگین و مصیبت دیده ای را مرحمت می کند به طعم شعر، پرتو فرخنده نام او جلال و فیض وجه الهی اوست و خوش نیت دال تکیه گاه اوست. هر بی پناهی از نام او محافظت و پناه می دهد و آخرین «دیده» تصویر خدای متعال است (63) واهگورو همه جا حاضر است. نسب خانوادگي كه شخصيت او از شفقت و عطوفت اكالپورخ، از همه برتر است، بر مسند حقيقت پاي ضربدري نشسته است. (65) این دنیا از درخشش پیام او می درخشد، و این زمین و جهان به خاطر انصاف او به باغی زیبا تبدیل شده است (66) در حقیقت، هر دو جهان غلامان و خدمتگزاران او هستند. (67) گورو چهارم، گورو رام داس جی رتبه گورو چهارم، گورو رام داس جی، بالاتر از درجات چهار فرقه مقدس فرشتگان است. کسانی که در بارگاه الهی پذیرفته شده اند، همیشه حاضرند برای او خدمت کنند. هر بدبخت، ذلیل، خوار، فاسق و پستی که به درگاه او پناه برد، به عظمت نعمت های مرشد چهارم، بر مسند افتخار و مداحی بر تخت نشست. هر گنهکار و فاسقی که در نعم او تعمق کرده بود، آن را بپذیرد که توانست پلیدی و کثیفی جنایات و گناهان خود را دور از انتهای بدنش بزداید. پرتوی همیشه با استعداد به نام او روح هر بدن است. اولين «اليف» به نام او بهتر و بالاتر از هر اسم ديگري است. «میم» که سر تا پا الگوی احسان و مهربانی است، مورد پسند قادر مطلق است. «دال» از جمله «الیف» به نام او همیشه با نعم واهگورو هماهنگ است. آخرین «دیده» آن است که به هر معلول و بی بضاعتی عزت و سرافرازی می دهد و برای کمک و حمایت در هر دو جهان کافی است. (68) واهگورو حقیقت است، واهگورو گورو رام داس حاضر در همه جا، دارایی و گنج کل جهان است و حافظ/مراقب قلمرو ایمان و عفت است. (69) او (در شخصیت خود) نمادهای سلطنتی و کناره گیری را شامل می شود و او پادشاه پادشاهان است. (70) زبان هر سه جهان، زمین، زیرزمین و آسمانها از توصیف ندای او ناتوان است، و پیام ها و کلمات مروارید مانند (استعاره ها و عبارات) از وداهای چهارگانه و شش شسطرا از آن بیرون می آید. گفته های او (71) آکالپوراخ او را به عنوان یکی از محبوبان خاص خود برگزیده و حتی به مقامی بالاتر از ارواح مقدس شخصی خود ارتقا داده است. (۷۲) هر کس با وجدان راست و پاک برای او سجده میکند، خواه بلند مرتبه باشد یا پست، چه پادشاه باشد و چه فریبکار. (73) گورو پنجم، گورو Arjan Dev Ji پنجمین گورو، سوزاننده شعله های آتش چهار گورو قبلی درخشش آسمانی، پنجمین جانشین جایگاه الهی گورو ناناک بود. او حافظ حق و اشاعه دهنده درخشش اکاالپورخ بود، معلمی با مقامی والا و به خاطر عظمت خود و درجاتش از پنج قشر مقدس جامعه بالاتر بود. او محبوب حرم ملکوتی و محبوب بارگاه فوق العاده الهی بود. او با خدا یکی بود و بالعکس. زبان ما از وصف فضیلت و ستایش او ناتوان است. افراد ممتاز خاک راه او هستند و فرشتگان آسمانی در پناه او هستند. حرف الف در لغت ارجان که دلالت بر تنیدن تمام جهان در یک پیوند دارد و طرفدار وحدت واهگورو است، پشتیبان و یاور هر ناامید و ملعون و حقیر است. «پرتو» به نام او دوست هر فرد خسته، بی حال و از پا افتاده ای است. «جِم» معطر بهشتی شادابی را به مؤمنان می بخشد و همنشین بزرگی «نون» مؤمنان فداکار را مورد حمایت قرار می دهد. (74) گورو ارجان مظهر بخشش و ستایش است و جست و جوگر حقیقت جلال آکاالپوراخ است. (75) تمام بدن او نما و انعکاس مهربانی و نیکوکاری اکالپوراخ است و مروج فضایل جاویدان است. (76) فقط از دو دنیا چه بگوییم، او میلیون ها پیرو داشت، همگی لقمه های شهد الهی از مهربانی او می نوشند. (77) آیات سرشار از اندیشه الهی از او نازل می شود و مقالات ایمان و امانت گشایی و سرشار از نورانیت معنوی نیز از اوست. (78) اندیشه و گفتگوی الهی از او جلال و درخشش می گیرد و جمال الهی نیز طراوت و شکوفایی خود را از او می گیرد. ، درخشش های مقدس را پخش می کرد و شکل و شکل چراغ های ترسناک را نشان می داد. درخشش نافذ پرتوهای نعمتش روشنایی روز را به جهان می بخشید و درخشش ستایش او بود که تاریکی را از جهل و نادانی می زداید. شمشیر او دشمنان ظالم را از بین می برد و تیرهای او به راحتی می توانست سنگ ها را بشکند. معجزات پاک او به روشنی و روشنی روز روشن بود. و بارگاه رفیع او از هر آسمان بلند و مقدسی درخشان تر بود. او شادی جماعتی بود که در آن گفتمان های ارائه آموزش معنوی برگزار می شد و شکوه و عظمت پنج مشعل که جهان را زینت می دهند برجسته می شد. اولین «هِی» به نام او بخشنده تعالیم الهی نعم واهگورو بود و راهنمای هر دو جهان بود. پرتوی دلسوز نام او مردمک و عزیز چشم همه بود. «کاف» فارسی نشان دهنده مرواریدی از محبت و دوستی الهی بود و اولین «وایو» گل سرخ بود که طراوت بخشید. «خلیج» اعطاکننده حیات ابدی پرتو حقیقت جاودانه بود. «ظهر» پرمعنا، موهبت خدادادی قربانایی همیشگی بود. آخرین «دال» به نام او با آگاهی از اسرار پنهان و آشکار (طبیعت) آشنا بود و گورو قادر بود تمام اسرار نامرئی و ماوراء طبیعی را به وضوح پیش بینی کند. (80) واهگورو حقیقت است، واهگورو گوروی همه جا حاضر است هار گوبیند مظهر فیض و موهبت ابدی بود، و به سبب او، مردم بدبخت و زوال نیز در دربار آکاالپوراخ پذیرفته شدند. (81) فزاالو کراماش فازون آز هیسا شیکویش هاما فراآهاایه کیبریا (82) وجوداش سراپاآ کرامهایه حق زی خواسان راباعندا گویه صباق (83) همم از فوکرو همم سلاطنات نعموارو بی var Ze Anvaare Oo Hamaa Tishnaaye Faize Deedaare Oo (85) گوروی هفتم، گورو هار رای جی گوروی هفتم، گورو (Kartaa) هار رای جی، بزرگتر از هفت کشور خارجی، به ویژه، بریتانیای کبیر و نه آسمان بود. میلیون ها نفر از هر هفت جهت و نه مرز در دروازه او ایستاده اند و فرشتگان مقدس و خدایان خادمان مطیع او هستند. اوست که می تواند طناب مرگ را بشکند; سینه یمراج مخوف وقتی به ستایش او گوش می دهد (از حسادت) باز می شود. او تاج و تخت جاودانه را اشغال می کند و مورد علاقه دربار آکاالپوراخ همیشه بخشنده و ابدی است. بخشنده نعمت و نعمت، خود آکاالپوراخ، مشتاق اوست و نیروی او بر ذات قدرتمندش چیره است. «كاف» نام مقدس او براي مقربان و عزيزان واهگورو آرامش بخش است. «پرتو» کجشده حقیقت، طعم شهدی ابدی را برای فرشتگان فراهم میکند. «الیف» به همراه «تای» به نام او آنقدر قدرتمند است که می تواند دست کشتی گیران معروفی چون رستم و بهمن را مچاله کند. «هی» به همراه «ری» میتوانند فرشتههای تأثیرگذار آسمانها را شکست دهند. «پرتو» در کنار «الیف» می تواند حتی شیرهای قوی را رام کند و «یه» آخر او حامی هر فرد معمولی و خاص است. (86) واهگورو حقیقت است واهگورو گوروی همه جا حاضر است Kartaa Har Raaye تغذیه کننده و لنگر حقیقت بود. او از خانواده سلطنتی و همچنین یک دلقک بود. (87) گورو هار رای برج هر دو جهان است، گورو کارتا هار رای رئیس هر دو جهان این و جهان بعدی است. (88) حتی آکالپوراخ نیز از مواهب اعطا شده توسط گورو هار رای خبره است، همه افراد خاص فقط به خاطر گورو هارایی موفق می شوند (89) گفتارهای گورو هار رای حق الزحمه «حقیقت» است، و گورو هار Rai تمام نه آسمان را فرماندهی می کند. (90) گورو کارتا هار رای کسی است که سر شورشیان و مستکبران را از بدن جدا می کند، از سوی دیگر او یار و پشتیبان درماندگان و مستمندان است، (91) گوروی هشتم. گورو هار کیشن جی هشتمین گورو، گورو هار کیشن جی، تاج مؤمنان «پذیرفته شده» و «عفیف» واهگورو و ارباب شرافتمند کسانی بود که در او ادغام شدهاند. معجزه خارق العاده او شهرت جهانی دارد و درخشش شخصیت او "حقیقت" را روشن می کند. خاصان و مقربان حاضرند فدای او شوند و پاکدامن پیوسته بر درگاه او تعظیم می کنند. پیروان متعدد او و کسانی که به فضیلت های واقعی قدردانی می کنند، نخبگان جهان سه گانه و شش جهت هستند، و افراد بی شماری هستند که تکه ها و تکه هایی از سفره خانه و استخر ویژگی های گورو را برمی دارند. «هِی» با جواهرات به نام او قادر است حتی غول های تسخیر جهان و قدرتمند را شکست دهد و سرنگون کند. "ری" حقیقت گو سزاوار این است که با احترام با مقام رئیس جمهور بر تخت ابدی بنشیند. «کاف» عربی به نام او می تواند درهای سخاوت و خیرخواهی را بگشاید و «شین» باشکوه با شکوه و نمایش خود می تواند حتی هیولاهای قوی ببر مانند را رام و چیره کند. ظهر آخر به نام او طراوت و عطر زندگی را به ارمغان می آورد و نزدیک ترین یار نعمت های خدادادی است. (92) واهگورو حقیقت است واهگورو همه جا حاضر است گورو هار کیشن مظهر لطف و احسان است و تحسین برانگیزترین فرد از همه نزدیکان خاص و برگزیده آکاالپوراخ است. (93) دیوار جداکننده بین او و آکالپوراخ فقط یک برگ نازک است، تمام وجود فیزیکی او بستهای از شفقت و بخشش واهگورو است. (94) هم عالم به رحمت و فضل او رستگار می شوند و هم مهربانی و بخشش اوست که تابش نیرومند و نیرومند خورشید را در کوچکترین ذره بیرون می آورد. (95) همه از نعمتهای روزی او طلب میکنند و همه جهان و عصر پیرو فرمان او هستند. (96) حمايت او هديه اي است خدادادي به همه پيروان وفادارش، و همگان، از عالم اموات تا آسمان، مطيع فرمان او هستند. (97) نهمین گورو، گورو تگ بهادر جی نهمین گورو، گورو تگ بهادر جی، با دستور کار جدید رئیس سران محافظان حقیقت بود. او مزین به عرش ارجمند و سرافراز پروردگار عالمیان بود. علیرغم اینکه او صاحب قدرت الهی بود، همچنان در برابر اراده و فرمان واهگورو تسلیم و تعظیم می کرد و ابزار اسرارآمیز شکوه و عظمت الهی بود. شخصیت او به گونهای بود که این توانایی را داشت که پیروان پاکدامن و وفادارش را در معرض آزمایشی سخت قرار دهد و شیفتگانی را که از روششناسی بیطرفانه پیروی میکنند، نشاط بخشد. مسافران راه بزرگ الهي و ساكنان جهان آخرت به واسطه شخصيت او كه كاملاً وابسته به حق بود و همدم نزديك برترين قدرت معنوي بود، وجود داشتند. او تاج برگزیدگان خاص و تاج طرفداران پیروان خدا با فضایل راستین بود. «تای» مبارک به نام او معتقد به زندگی تحت اراده و فرمان او بود. یای فارسی نشانگر ایمان کامل بود. «کاف» فارسی پربرکت، شخصیت خدای مبارکش را به عنوان تجسمی از فروتنی از سر تا پایش نشان می داد.
«بای» همراه با «حی» زینت حزب اجتماعی و فرهنگی در آموزش و پرورش بود.
«الف» تألیف شده حقیقت، زینت حقیقت بود; «دال» که به نام او بی نهایت شکل گرفته بود، فرمانروای عادل و منصف هر دو جهان بود.
آخرین «پرتو» اسرار الهی را درک کرد و قدردانی کرد و پایه و اساس حق برترین حقیقت بود. (98)
گورو تگ بهادر انبار اخلاق و فضایل والا بود.
و او در تقویت شادی و شکوه و نمایش احزاب الهی نقش داشت. (99)
پرتوهای حقیقت درخشندگی خود را از نیم تنه مقدس او می گیرند،
و هر دو جهان به فضل و برکت او روشن است. (100)
آکاالپوراخ او را از میان نخبگان منتخب خود برگزید.
و پذيرفتن وصيت او را والاترين رفتار مى دانست. (101)
مقام و رتبه او به مراتب بالاتر از برگزیدگان پذیرفته شده است.
و با احسان خود او را در هر دو جهان پرستش قرار داد. (102)
دست هرکسی در تلاش است تا گوشه عبای مهربانش را بگیرد،
و پیام حقیقت او بسیار والاتر از درخشش نورانیت الهی است. (103)
گورو دهم، گورو گوبیند سینگ جی
گورو دهم، گورو گوبیند سینگ جی، توانایی چرخاندن بازوهای الهه ای را داشت که بر جهان چیره شد.
بر تخت ابدی نشسته بود که از آنجا افتخار خاصی به آن بخشید.
او کسی بود که پانورامای مشعلهای 9 نورانی را به نمایش گذاشت که «حقیقت» را نشان میداد و شب تاریکی دروغ و دروغ را نابود میکرد.
ارباب این تاج و تخت اولین و آخرین پادشاهی بود که برای تجسم وقایع درونی و بیرونی از نظر الهی مجهز بود.
او کسی بود که ابزار معجزات مقدس را آشکار کرد و اصول خدمت به واهگورو و مراقبه را سبک کرد.
سربازان دلیر ببر مانند پیروز او در هر لحظه بر هر مکان سایه می افکند. پرچم رستگاری و رهایی او در مرزهایش به پیروزی آراسته بود.
حقيقت ابدي «كاف» فارسي (قاف) به نام او، غلبه و غلبه بر تمام جهان است.
اولین "وایو" برای اتصال موقعیت زمین و جهان است.
«خلیج» زندگی جاودانه، جایی است که پناهندگان را می بخشد و برکت می دهد.
عطر ظهر مقدس به نام او مراقبه کنندگان را گرامی می دارد.
«دال» به نام او که نمایانگر فضایل و شادی اوست، دام مرگ را خواهد شکست و «دیده» بسیار تأثیرگذار او دارایی زندگی است.
ظهر به نام او جماعت قادر مطلق است. و دومین «کاف» فارسی است که زندگی سرگردانان در جنگل های غیر اطاعت را متلاشی می کند.
آخرین «هِی» راهنمای راستین برای هدایت به راه راست در هر دو جهان است و طبل بزرگ تعالیم و فرمان او بر فراز نه آسمان طنین انداز است.
مردمی از سه عالم و شش جهت در خواست او هستند. هزاران نفر از چهار اقیانوس و نه کیهان و میلیون ها نفر از ده جهت بارگاه الهی او را می ستایند.
میلیون ها ایشار، برهما، ارش و کورش مشتاق حمایت و حمایت او هستند و میلیون ها زمین و آسمان بردگان او هستند.
صدها هزار خورشید و ماه، نعمت پوشیدن جامههای عطا شده او را به دست آوردهاند و میلیونها آسمان و کائنات اسیر نعم او هستند و از فراق او رنج میبرند.
همین طور میلیون ها راما، راجا، کاهان و کریشنا خاک پای نیلوفر او را بر پیشانی خود می اندازند و هزاران نفر از پذیرفته شدگان و برگزیدگان با هزاران زبان خود دعای او را می خوانند.
میلیونها ایشار و برهما پیروان او هستند و میلیونها مادر مقدس، قدرتهای راستین سازماندهی زمین و آسمان، در خدمت او ایستادهاند و میلیونها قدرت فرمانهای او را میپذیرند. (104)
واهگورو حقیقت است
Waaheguru همه جا حاضر است
گورو گوبیند سینگ: محافظ فقرا و تهیدستان:
در حفاظت از آکاالپوراخ و پذیرفته شده در دربار واهگورو (105)
گورو گوبیند سینگ مخزن حقیقت است
گورو گوبیند سینگ لطف کل درخشش است. (106)
گورو گوبیند سینگ حقیقتی برای آگاهان حقیقت بود،
گورو گوبیند سینگ پادشاه پادشاهان بود. (107)
گورو گوبیند سینگ پادشاه هر دو جهان بود،
و گورو گوبیند سینگ فاتح زندگی دشمن بود. (108)
گورو گوبیند سینگ اعطا کننده درخشندگی الهی است.
گورو گوبیند سینگ افشاگر اسرار الهی است. (109)
گورو گوبیند سینگ از اسرار پشت پرده آگاه است،
گورو گوبیند سینگ نمایشی است که برکت را در همه جا نشان می دهد. (110)
گورو گوبیند سینگ پذیرفته شده است و مورد علاقه همه است.
گورو گوبیند سینگ با آکاالپوراخ در ارتباط است و می تواند با او ارتباط برقرار کند. (111)
گورو گوبیند سینگ بخشنده زندگی به جهان است،
و گورو گوبیند سینگ اقیانوس برکات و فیض الهی است. (112)
گورو گوبیند سینگ معشوق واهگورو است،
و گورو گوبیند سینگ طالب خدا و پسندیده و پسندیده مردم است. (113)
گورو گوبیند سینگ در شمشیرزنی ثروتمند است،
و گورو گوبیند سینگ اکسیر قلب و روح است. (114)
گورو گوبیند سینگ ارباب همه تاج هاست،
گورو گوبیند سینگ تصویر سایه آکالپوراخ است. (115)
گورو گوبیند سینگ خزانه دار تمام گنج ها است،
و گورو گوبیند سینگ کسی است که همه غم ها و دردها را از بین می برد. (116)
گورو گوبیند سینگ در هر دو جهان حکومت می کند،
و هیچ رقیبی برای گورو گوبیند سینگ در این دو جهان وجود ندارد. (117)
واهگورو خودش نوازنده گورو گوبیند سینگ است،
و گورو گوبیند سینگ مرکب از همه فضایل نجیب است. (118)
نخبگان آکالپوراخ بر پای نیلوفر آبی گورو گوبیند سینگ سجده می کنند.
و آن موجوداتی که مقدس و نزدیک به واهگورو هستند تحت فرمان گورو گوبیند سینگ هستند. (119)
افراد و نهادهای پذیرفته شده توسط واهگورو از تحسین کنندگان گورو گوبیند سینگ هستند.
گورو گوبیند سینگ آرامش و آرامش را هم به قلب و هم به روح می بخشد. (120)
موجود ابدی پای گورو گوبیند سینگ را می بوسد،
و طبل کتری گورو گوبیند سینگ در هر دو دنیا طنین انداز است. (121)
هر سه جهان از فرمان گورو گوبیند سینگ اطاعت می کنند،
و هر چهار ذخایر معدنی اصلی زیر مهر اوست. (122)
تمام دنیا برده گورو گوبیند سینگ است،
و با غیرت و شوق خود دشمنان خود را نابود می کند. (123)
قلب گورو گوبیند سینگ عفیف و عاری از هر نوع دشمنی یا احساس بیگانگی است.
گورو گوبیند سینگ خود حقیقت است و آینه حقیقت است. (124)
گورو گوبیند سینگ ناظر واقعی صداقت است،
و گورو گوبیند سینگ نیز همان دلسوز و پادشاه است. (125)
گورو گوبیند سینگ اعطا کننده برکات الهی است،
و او بخشنده مال و نعمت الهی است. (126)
گورو گوبیند سینگ حتی برای سخاوتمندان خیرخواه تر است،
گورو گوبیند سینگ حتی برای افراد دلسوز مهربان تر است. (127)
گورو گوبیند سینگ حتی به کسانی که خود از این نعمت برخوردارند، نعمت های الهی می بخشد.
گورو گوبیند سینگ پیشوای ادراک کنندگان است. همچنین ناظر برای مشاهده کننده. (128)
گورو گوبیند سینگ پایدار است و برای همیشه زندگی می کند،
گورو گوبیند سینگ نجیب و بسیار خوش شانس است. (129)
گورو گوبیند سینگ موهبت واهگورو قادر مطلق است،
گورو گوبیند سینگ نور پر درخشندگی پرتو الهی است. (130)
شنوندگان نام گورو گوبیند سینگ،
با برکت او، قادر به درک Akaalpurakh. (131)
ستایشگران شخصیت گورو گوبیند سینگ
دریافت کنندگان مشروع نعمت های پر نعمت او شوید. (132)
کاتب فضایل گورو گوبیند سینگ،
با احسان و برکات او به مقام و منزلت دست یابید. (133)
کسانی که به اندازه کافی خوش شانس هستند که نگاهی اجمالی به چهره گورو گوبیند سینگ داشته باشند
در خیابان او شیفته و مست از عشق و محبت او شوید. (134)
کسانی که گرد و غبار پای نیلوفر گورو گوبیند سینگ را می بوسند،
به برکت و عنایات او (در بارگاه الهی) مقبول شوید. (135)
گورو گوبیند سینگ قادر به مقابله با هر مشکل و مشکلی است،
و گورو گوبیند سینگ حامی کسانی است که هیچ حمایتی ندارند. (136)
گورو گوبیند سینگ هم عبادت کننده است و هم پرستیده،
گورو گوبیند سینگ ترکیبی از لطف و بزرگی است. (137)
گورو گوبیند سینگ تاج سران است،
و او بهترین وسیله و وسیله برای رسیدن به حق تعالی است. (138)
همه فرشتگان مقدس از فرمان گورو گوبیند سینگ اطاعت می کنند،
و ستایش کنندگان نعمت های بی شمار او هستند. (139)
خالق مقدس جهان در خدمت گورو گوبیند سینگ می ماند،
و خادم و خادم اوست. (140)
چگونه طبیعت قبل از گورو گوبیند سینگ اهمیت دارد؟
در واقع، آن نیز می خواهد مقید به عبادت باشد. (141)
تمام هفت آسمان غبار پای گورو گوبیند سینگ است،
و بندگانش باهوش و باهوش هستند. (142)
تاج و تخت بلند آسمان زیر نظر گورو گوبیند سینگ است.
و در فضای ابدی قدم می زند. (143)
ارزش و ارزش گورو گوبیند سینگ از همه بالاتر است،
و او ارباب تاج و تخت زوال ناپذیر است. (144)
این دنیا به خاطر گورو گوبیند سینگ روشن است،
و به واسطه او دل و جان چون باغ گل دلنشین است. (145)
قد گورو گوبیند سینگ روز به روز بالاتر می رود،
و او مایه مباهات و ستایش عرش و مقام است. (146)
گورو گوبیند سینگ گورو واقعی هر دو جهان است،
و او نور هر چشمی است. (147)
تمام جهان تحت فرمان گورو گوبیند سینگ است،
و او والاترین شکوه و عظمت را دارد. (148)
هر دو دنیا خانواده گورو گوبیند سینگ هستند،
همه مردم دوست دارند به گوشه های ردای (سلطنتی) او چنگ بزنند. (149)
گورو گوبیند سینگ انسان دوستی است که برکت می دهد،
و اوست که قادر است همه درها را بگشاید، در هر باب و موقعیتی پیروز است. (150)
گورو گوبیند سینگ مملو از رحمت و شفقت است،
و در سلوک و منش نیکو کامل است. (151)
گورو گوبیند سینگ روح و روح در هر بدن است،
و او نور و درخشش هر چشم است. (152)
همه از درهای گورو گوبیند سینگ روزی می جویند و به دست می آورند.
و او قادر است ابرهای پر از برکت را باران کند. (153)
بیست و هفت کشور خارجی گدایان درب گورو گوبیند سینگ هستند،
همه هفت جهان حاضرند خود را برای او فدا کنند. (154)
تمام حواس پنجگانه و اندام های تولید مثلی در ستایش فضیلت های گورو گوبیند سینگ را برجسته می کنند.
و رفتگران در محل زندگی او هستند. (155)
گوو گوبیند سینگ دست برکت و فیض خود را بر هر دو جهان دارد،
همه فرشتگان و خدایان پیش از گورو گوبیند سینگ بی اهمیت و بی اهمیت هستند. (156)
(نند) لال سگ برده در درگاه گورو گوبیند سینگ است،
و او را لکه دار می کنند و به نام گورو گوبیند سینگ آغشته می کنند (157)
(نند لال) پست تر از سگ های برده گورو گوبیند سینگ است،
و خرده ها و لقمه ها را از میز شام گورو برمی دارد. (158)
این برده مشتاق پاداش های گورو گوبیند سینگ است،
و مشتاق دریافت برکت غبار پای گورو گوبیند سینگ است. (159)
باشد که من (نند لال) بتوانم جانم را فدای گورو گوبیند سینگ کنم.
و اینکه سر من باید در پای گورو گوبیند سینگ ثابت و متعادل باشد. (160)
جوت بیگاس
رؤیاهای خداوند حاصل می شود،
گورو ناناک شکل کامل آکاالپوراخ است،
بدون شک او تصویر بی شکل و معصوم است. (1)
واهگورو او را از درخشش خود آفرید،
پس تمام جهان از او موهبت های متعددی دریافت می کند. (2)
آکالپوراخ او را از بین همه برگزیدگان انتخاب کرده است.
و او را در جایگاهی بالاتر از هر بلندی قرار داده است. (3)
واهگورو او را به عنوان پیامبر هر دو جهان اعلام و منصوب کرده است.
بدون شک، گورو ناناک فیض و خیرخواهی رستگاری و بخشش بهشتی است. (4)
خداوند متعال او را قیصر دنیا و آسمانها خطاب کرده است.
شاگردان او چشمه ای از قدرت های فوق طبیعی دریافت می کنند. (5)
خداوند خود تخت رفیع خود (گورو) را زینت داد،
و او را با هر فضیلت و خوبی ممکن تحسین کرد. (6)
خود خدای متعال به همه نزدیکان و برگزیدگانش دستور داد که زیر پای گورو بیفتند.
و پرچم او که نماد پیروزی است، چنان بلند است که آسمان را به چالش می کشد. (7)
تاج و تخت امپراتوری او همیشه پایدار و دائمی خواهد بود،
و تاج با شکوه و عظمت او تا ابد باقی خواهد ماند. (8)
آکاالپوراخ او را ستایش و سخاوت بخشید.
و به خاطر اوست که همه شهرها و مناطق بسیار زیبا هستند. (9)
گورو ناناک حتی قبل از پیامبران سلف خود پیامبر بود.
و از نظر ارزش و اهمیت بسیار ارزشمندتر بود. (10)
هزاران برهما گورو ناناک را تحسین می کنند،
مقام و منزلت گورو ناناک از شکوه و شکوه همه بزرگان بالاتر است. (11)
هزاران ایشار و ایندر در پای نیلوفر آبی گورو ناناک وجود دارد.
و مقام و مقام او از همه برگزیدگان و بزرگان بالاتر است. (12)
هزاران نفر مانند درو و هزاران نفر مانند بیشان و به همین ترتیب،
رام های متعدد و کریشن های متعدد (13)
هزاران خدا و الهه و هزاران مانند گوراخ ناث
حاضرند جان خود را در پای گورو ناناک فدا کنند. (14)
هزاران آسمان و هزاران کیهان
هزاران زمین و هزاران جهان زیرزمینی (15)
هزاران کرسی فلک و هزاران تخت
حاضرند قلب و روح خود را در پای نیلوفر آبی گورو ناناک گسترش دهند. (16)
به هزاران عالم مادی و هزاران عالم خدایان و فرشتگان،
هزاران منطقه نشان دهنده اشکال Waaheguru و هزاران بهشت. (17)
به هزاران نفر از ساکنان و هزاران منطقه
و به هزاران زمین و هزاران عصر (18)
آکاالپراخ (همه آنها) را به عنوان خدمتگزار به پای گورو ناناک هدایت کرده است.
ما تا ابد سپاسگزاریم و حاضریم خودمان را فدای واهگورو برای چنین عطا و مهربانی کنیم. (19)
هر دو دنیا فقط به خاطر گورو ناناک درخشان هستند،
آکاالپوراخ او را برتر از همه بزرگان و نخبگان دیگر انتخاب کرده است. (20)
هزاران نفر و هزاران باد و
هزاران خدا و الهه حاضرند به عنوان اشیاء قربانی خود را زیر پای گورو ناناک بگذارند. (21)
هزاران امپراتور بردههای گورو ناناک هستند،
هزاران خورشید و ماه برای ادای احترام به گورو ناناک تعظیم می کنند. (22)
نانک و انگاد یکی هستند،
و استاد کبیره و مداحی عمار داس نیز همینطور است. (23)
رام داس و آرجون نیز یکی هستند (به عنوان گورو ناناک)
بزرگترین و بهترین از همه، هارگوبیند، نیز همینطور است. (24)
گورو هار رای هم همینطور است که به او
جنبه های مشاهده شده و معکوس هر چیز کاملاً واضح و آشکار می شود. (25)
هاریکیشن برجسته و ممتاز نیز همین گونه است،
از اوست که آرزوی هر نیازمندی برآورده می شود. (26)
گورو تگ بهادر هم همینطور
گوبیند سینگ از درخشش او سرچشمه گرفت. (27)
گورو گوبیند سینگ و گورو ناناک یکی هستند،
که سخنان و پیام هایش الماس و مروارید است. (28)
کلام او جواهر گرانبهایی است که با حقیقت واقعی تطبیق داده شده است.
کلام او الماسی است که به درخشش حقیقت واقعی برکت یافته است. (29)
او از هر کلمه مقدسی مقدس تر است،
و او از هر چهار نوع ذخایر معدنی و شش قسم مظاهر بلندتر است. (30)
فرمان او از هر شش جهت اطاعت می شود.
و تمام پادشاهی به خاطر او روشن شده است. (31)
صدای طبل کتری او در هر دو جهان طنین انداز است،
و خداپرستی او جلال جهان است. (32)
برجستگی او هر دو جهان را روشن می کند،
و دشمنان را می سوزاند. (33)
از ماهی در جهان پایین تا بالاترین مرزهای ابدی،
تمام جهان با جان و دل از نعم مقدس او پیروی می کنند. (34)
پادشاهان و خدایان در مراقبه خود او را به یاد می آورند و می پرستند،
و عقیده و ایمان او از هر دین دیگری سعادتمندتر و والاتر است. (35)
میلیونها قیصر، امپراتور آلمان و میلیونها پادشاه مغولستان چطور؟
چه برسد به نوشیروان بی شمار و شاهنشاهان بی شمار ایران (36)
چه در مورد پادشاهان مصر صحبت کنیم و چه از فرمانروایان عالی رتبه چینی،
همه آنها خاک پاهای نیلوفر او هستند (غبار راهی که در آن قدم می گذارد) (37)
همه این مردم پاهای او را می پرستند و خدمتگزار و آستین او هستند.
و همگی پیرو احکام الهی او هستند. (38)
چه سلطان ایران باشد چه خان ختن
خواه ضعرای تورعان باشد یا پادشاه یمن (39)
خواه تزار روسیه باشد یا حاکم هند
چه مقامات جنوب باشند و چه آنهایی که راوس خوش شانس هستند (40)
همه سران و پادشاهان از مشرق تا مغرب
حتی به قیمت جانشان از فرمان مقدس او اطاعت می کنند. (41)
هزاران امپراتور ایران قدیم و تزارهای روسیه
ایستاده اند، با دستان بسته مانند بردگان، آماده خدمت به او هستند. (42)
هزاران مانند رستم و سام پدر رستم
و هزاران اسفند یار، پسر گوستاپوس که رستم با تیر خود کور کرد و سپس کشته شد، بردگان او هستند. (43)
هزاران رودخانه مانند Jamnaa و Gangaa
سرشان را با احترام به پاهای نیلوفر آبی او خم کنند. (44)
چه (در مورد) خدایان مانند ایندار یا برهما صحبت کنیم
چه (در مورد) خدایان مانند رام یا کریشن (45) صحبت کنیم.
همه آنها قادر و ناکافی هستند که عبارات او را توصیف کنند.
و همگی جویندگان نعمت و بخشش او هستند. (46)
شهرت او با ضرب طبل در همه جزایر و جهات جشن گرفته می شود.
و نام او در هر کشور و منطقه ای گرامی داشته می شود. (47)
داستان های او در هر جهان و منطقه کیهانی صحبت و بحث می شود.
و همه آگاهان حق با لذت فرمان او را می پذیرند و عمل می کنند. (48)
هرکس از جهان نهر تا آسمان هفتم پیرو دستورات اوست.
و همه، از ماه گرفته تا ماهی های اعماق زمین، خدمتگزار و برده او هستند. (49)
نعمت ها و نعمت های او بی نهایت است
و معجزات و مضحکه او الهی و آسمانی است. (50)
همه زبانها در ستایش او مات می شوند،
نه هیچ کس می تواند شهامت خود را تا حدی توصیف کند و نه شجاعت کافی برای انجام این کار را دارد. (51)
ذاتاً سخاوتمند است و نجابت در شخصیت اوست.
او به خاطر سخاوت هایش شناخته شده است و به خاطر هدایای نامحدودش به یادگار مانده است. (52)
او مایل است از گناهان مردم چشم پوشی کند،
و او ضامن تمام مخلوقات است. (53)
او نجات دهنده مردم است و امانت همه آنهاست.
حتی تاریک ترین ابرها با لمس او می درخشند. (54)
او گنجینه عطا و مجموعه عظیمی از برکات است،
او فراوانی احسان و نهایت سخاوت است. (55)
او پرچم خرد و عدالت را باز می کند و به اهتزاز در می آورد.
او بیشتر چشمان اعتماد را می درخشد. (56)
اوست که قصرهای بلند و عمارت های بلند دارد
او در منش و عادات خود سخاوتمند و در چهره خود ملایم و متین است. (57)
بارگاه او مقدس و عنوان او بالاتر است.
هزاران ماه و خورشید به درگاه او التماس می کنند. (58)
درجات او بالاتر است و او پناهگاه بزرگی است.
او به همه اسرار خوب و بد داناست. (59)
او مناطق مختلف را تقدیس می کند و بخشنده احسان است،
او مقام را بالا می برد و مظهر شفقت است. (60)
او در اشراف خود بزرگ است و به خاطر خصوصیاتش بیشتر مورد قدردانی است.
او به خاطر آداب و رسوم و عاداتش مورد احترام است و به خاطر شکل و شمایلش قابل ستایش است. (61)
ظرافت و درخشندگی او دور عظمت الهی است
جلال و شکوه او جاودانه و فریاد او نابود نشدنی است. (62)
او به خاطر صفات والایش زیباست و در فضایلش کامل است.
او آمرزنده گناهان و پشتیبان و طرفدار امر دنیاست. (63)
او ذاتا سخاوتمند و صاحب نعمت و سخاوت است.
همه فرشتگان بر او سجده می کنند. (64)
او مولای توانا زمین و آسمانها و کیهان است.
او در تاریک ترین ایوان های جهان روشنایی می دهد. (65)
او در واقع نور بلوغ و ادب است،
او صاحب مقام و مدح است. (66)
او پیامبر فضایل و برکات است،
او مظهر نعمت و بخشش است. (67)
او «فراوانی» سخاوت و خرد است،
او "مجموعه" افراد موفق و کامل است. (68)
او مظهر و جواهر ساز کامل هدایا و هدایا است.
عجز و فروتنی را می شناسد و می پذیرد.(69)
او مایه مباهات سالخوردگان و پادشاهان و رئیس دوستداران و متقیان است.
او کثرت نعمت و نماینده صالحان، زبردست و باهوش است. (70)
دنیا از درخشش او زیبایی و شکوه و شکوه یافته است.
دنیا و مردمش از نعمت های او بهره های زیادی برده اند. (71)
او دو الماس در دست دارد که مانند خورشید درخشان هستند،
یکی نشان دهنده خیر و دیگری مصیبت و غضب است. (72)
به واسطه اولی (الماس) این دنیا مظهر حقیقت می شود،
و ثانیاً قادر است تمام تاریکی ها و ظلم ها را از بین ببرد. (73)
او همه ظلمت ها و ظلم ها را از این دنیا زدود،
و به خاطر اوست که تمام دنیا پر از عطر و خلسه است. (74)
صورتش با صدای الوهیت روشن شده است،
و جسد او به خاطر طمع آکاالپوراخ جاودانه است. (75)
چه بزرگ چه کوچک، چه بلند و چه پست، همه در آستانه او،
به عنوان برده و خدمتگزار با سرهای خمیده ایستاده اند. (76)
چه پادشاه و چه گدا، همه از مهربانی او سود می برند،
چه مردمان آسمانی و چه زمینی، همه به خاطر او محترم می شوند. (77)
چه بزرگترها و چه جوانان، همه آرزوهایشان از او برآورده می شود.
چه عاقل و چه ساده لوح، همه به واسطه او قادر به انجام کارهای خیر و نیکوکاری و خیریه هستند. (78)
او ساتگوج را در عصر کالجوگ چنین آورده است
که پیر و جوان همه مرید و پیرو حقیقت شده اند. (79)
تمام دروغ و تقلب رانده شد،
و شب تاریک و تاریکی روشن شد و نوری از خود ساطع کرد. (80)
او جهان را از شر هیولاها و شیاطین نجات داد و آن را مقدس کرد.
و همه ظلمت ها و ظلم ها را از روی زمین به خاک زد. (81)
شب تاریک دنیا به واسطه او روشن شد،
و دیگر هیچ ظالمی به خاطر او باقی نماند. (82)
این دنیا به خاطر خرد و دیدگاه او زینت یافته است،
و به خاطر اوست که هر مرتبه ای از عقل هیجان زده می شود و شور و شوق طغیان می کند. (83)
تمام بدن پاک او همه چشم و چشم تنها است،
و تمام وقایع گذشته و آینده در برابر چشمان او آشکار می شود. (84)
تمام اسرار جهان برای او محسوس است.
و حتی چوب خشک یک ساقه با قدرت خود شروع به میوه دادن می کند. (85)
چه (در مورد) ستاره ها صحبت کنیم و چه از آسمان، همه سوژه های او هستند،
همه بالا و پایین تحت مدیریت و کنترل او هستند. (86)
خاک باشد یا آتش، باد باشد یا آب،
خواه خورشید درخشان و خواه ماه پر ستاره، (87)
خواه از آسمان ها و کیهان و زمینیان و زمین، همه اینها بندگان او هستند.
همه با سرهای خمیده در برابر او ایستاده اند و حاضرند به او خدمت کنند. (88)
سه گونه که از تخم، جفت، و رطوبت و گرما و ده اندام حس و تولید مثل متولد می شوند.
همه به مراقبه و عبادت او توجه ویژه ای دارند. (89)
ستون حکمت از او مستحکم شد،
و به سبب او، شالوده اعطا مستحکم و محکم شد. (90)
پایه های حقیقت فقط به خاطر او استوارتر شد،
و جهان از جلال و درخشش او روشنایی یافت. (91)
زیبایی آراسته و ظرافت واقع گرایی و حقیقت
توانست تمام ظلمت ها و ظلم ها را از این دنیا دور کند و آن را پاک و پاکیزه کند. (92)
چهره عدالت، عدالت و بازی جوانمردانه درخشید،
و دلهای ظلم و خشم ناامید شد و خاکستر شد. (93)
پایه های ظالم از ریشه کنده شد،
و رئيس عدالت و بازي جوانمردانه برافراشته و بلند شد. (94)
او ابری است که می بارد تا انگورهای فیض و برکت را پرورش دهد،
و او خورشید آسمان های معجزه و سخاوت است. (95)
او ابر انبوهی است برای باغهای نعمت و سخاوت،
و او مدیریت دنیای هدایا و هدایا است. (96)
او اقیانوس عطا و دریای مهربانی است،
و او ابری است پر از انبوه و باران سخاوت. (97)
این دنیا دلپذیر است و عالم به خاطر او ساکن شده است.
و آزمودنی ها راضی و خوشحال و کشور به واسطه او راحت است. (98)
از یک شهروند عادی گرفته تا کل ارتش و در واقع کل جهان
به فرمان این ستاره بزرگوار عمل کنید. (99)
آرزوهای این دنیا به خاطر شفقت و لطف او برآورده می شود.
و به خاطر اوست که هر دو دنیا تحت یک مدیریت و قوانین منظم عمل می کنند. (100)
خداوند برای هر مشکلی راه حلی به او عنایت کرده است
و او در هر رویارویی حتی بزرگترین ظالمان را شکست داده است. (101)
او پادشاه حکومت عظمت و فضل است،
و استاد گلچین اشعار ارجمند و مقام است. (102)
او گوهر عظمت و شکوه معجزات و مقام است،
درخشندگی و عفت را برکت می دهد. (103)
او درخشش سنگ عزت و شرافت است،
و او نور خورشید پیری و بزرگداشت است. (104)
وجهه ی محترم و مقام را با خلق و خوی خوش برکت می دهد،
و پرچم بزرگداشت و بلوغ را در آسمان برافراشته است (105)
او مروارید اقیانوس برکت و سخاوت است،
و او ماه در آسمان برکت و صدقات و نذورات است. (106)
او ناظر و ناظر قلمرو لطف و رحمت است،
و مدیر کل وظایف و اعمال هر دو عالم است. (107)
او ماده شیمیایی برای تبدیل ماهیت برنج آسمان (به طلا) است.
او خلقت مبارک چهره عدالت و عشق است. (108)
او برای مقام عزت و مال نافع است،
و او نور چشم فرمان و عظمت است. (109)
او بوی خوش صبحگاهی باغ های بهشتی است،
و او میوه تازه جوانه زده درخت سخاوت است. (110)
او کوتاه کننده ی بند ماه ها و سال هاست،
و او آسمان (حد) بلندی های عزت و جلال است. (111)
او شجاع، قدرتمند و دلاوری پیروز در جنگ است.
و او عطر رنگی از گل عدالت است. (112)
او عالم سخاوت و عالم نعمت است،
و او دریای عطا و اقیانوس عمیق لطف و مهربانی است. (113)
او آسمان بلند و رئیس برگزیدگان است،
او ابری است که از برکت می ترکد و خورشید علم. (114)
او نور پیشانی گفتگوی راستین است
و او نورانیت چهره عدل و انصاف است. (115)
او چراغ نفت روشن شب دراز و عروسی تلاقی است
و او چشمه باغ عظمت و شرافت و عزت و آوازه است.(116)
او گوهر حلقه عدالت و انصاف است،
و او میوه درخت مهربانی و فیض است. (117)
او الماس معدن شفقت و بزرگی است،
و او نوری است که نعمت و سپاس می بخشد. (118)
او رطوبت انگورهای پروردگار بی همتای اولیه است،
و او عطر باغ یگانه و یگانه است. (119)
او شیری است غرش در میدان های جنگ و
او ابری است که در یک مهمانی شاد فرهنگی اجتماعی، مروارید و گوهر میبارد (120)
او یک سواره نظام بزرگ در میدان های جنگ است و
او به خاطر مسابقه کوبیدن دشمنان مشهور است. (121)
او تمساح خرخر در اقیانوس نبردها است و
او قادر است با تیرها و تفنگهای خود در دل دشمن نفوذ کند (122).
او خورشید درخشان کاخ های مهمانی های جشن است،
و او مار خش خش جبهه های جنگ است. (123)
او پرنده افسانهای است، هما، که سایهاش شانس، اوج شایستگی و مهارت را به ارمغان میآورد.
و او ماه تابناک فرازهای ستایش و آرمان گرایی است. (124)
او تزیین کننده گل های باغ است که به آنها کمک می کند
او نور دل و چشم رئیس کشتی است. (125)
او گل تازه باغ جلال و زینت است و
او فراتر از محاسبات بالا و پایین است. (126)
او مراقب کشور یا منطقه جاودانه و جاودانه است و
او بر اساس معرفت و اعتقاد، در هر دو جهان یک موجود است. (127)
همه انبیا و همه اولیا دارند
همه صوفیان، عارفان مسلمان و متدینان اهل تقیه رکوع کرده اند (128)
سرهایشان را با کمال تواضع به خاک درگاهش خم کردند و
با کمال احترام و افتخار روی پای او افتاده اند. (129)
چه از بزرگان صحبت کنیم و چه از زاهدان مسلمان بی خیال،
چه از کتب صحبت کنیم و چه از مقبولات با نیت پاک (130)
چه در مورد سیدها صحبت کنیم و چه ناث ها (کسانی که با کنترل نفس خود عمر خود را طولانی می کنند) یا در مورد گروه گاوس از قدیسان مسلمان در رتبه بالاتر صحبت می کنیم یا از پیامبران، و
خواه از مقدسات صحبت کنیم یا از زاهدان و یا از پادشاهان یا گدایان (131)
همه آنها بندگان و غلام نعم او هستند و
همه آنها به شدت مشتاق برآوردن خواسته ها و خواسته های او هستند. (132)
هم سرنوشت و هم طبیعت تابع او هستند و
هم آسمان و هم زمین (همیشه) آماده هستند تا در خدمت او باشند. (133)
هم خورشید و هم ماه در درگاه او گدا هستند و
هم آب و هم زمین ستایش و فضیلت و صفات او را منتشر می کنند. (134)
او تعقیب کننده و قدردان مهربانی و برکت است،
او فضل احسان و نهایت بخشش است. (135)
سخنان و پیام های او سرشار از عطر برای منطقه عرب و ایران است و
مشرق و مغرب هر دو با درخشش او روشن شده است. (136)
هر چنین افرادی که با عقل پاک و ایمان راسخ
سرش را بر پاهای نیلوفری مقدسش بگذار، (137)
خداوند اولیه به او افتخاراتی بالاتر از حتی افراد بزرگ داد،
با این که بد بختی داشت و اختر تقدیرش تاریک بود.(138)
هر کسی که نام خود را با ایمان واقعی به یاد آورد،
بدون شک هر آرزو و آرزوی آن شخص برآورده شد. (139)
هر کسی که نام مقدس او را شنید یا به آن گوش داد
بخشیده شد و از کیفر هر گناهی که مرتکب شده بود نجات یافت. (140)
هر شخصی که اتفاقاً نگاه مقدسی به او داشته است،
نور الهی با درخشش درخشان در چشمان او تجلی یافت. (141)
هر کسی که اتفاقاً در نظر او مورد لطف قرار می گیرد،
از دیدار الهی برخوردار شد و در نتیجه عزت او را افزایش داد. (142)
با بخشش او، همه گناهکاران آمرزیده شده و رستگاری داده می شود.
با شستن پاهای نیلوفر او حتی مرده ها نیز زنده می شوند. (143)
در مقایسه با شستن پاهای نیلوفر آبی، حتی شهد آن بسیار پایین تر می شود.
زیرا، برده خیابان (قلمرو) او نیز می شود. (144)
اگر با این معجون حیات بخش می توان خاک مرده را زنده کرد،
بعد با این شهد روح و قلب دوباره زنده می شود. (145)
تنور مکالمه او چنین است، که
صدها شهد حیات بخش در آن وجود دارد. (146)
او مردگان جهان های متعدد (جهان پس از جهان) را زنده کرد و
او از هزاران دل زنده شده، خدمتگزار ساخت. (147)
رودخانه مقدس گانگا مطلقاً با حوض شهد او (آمریت سارووار از امریتسار) برابری نمی کند.
هر یک از شصت مرکز زیارتی به ندای او و خادمش است. (148)
بدن و قامتش به خاطر راستگویی جاودانه و جاودانه است.
به درخشش نعمت اکاالپوراخ، دلش همیشه درخشان و نورانی است. (149)
او بالاترین بینش الهی را برای قدردانی و تشخیص «حقیقت» دارد،
او درخشان ترین و درخشان ترین دید را برای بررسی حقیقت و اتخاذ تصمیم درست دارد. (150)
او بیش از همه به علم حقیقت آشناست و
او پادشاه خرد و ادراک است. (151)
پیشانی پولادین او با درخشش بهشتی می درخشد و
روح الهی و نورانی او خورشیدی درخشان است. (152)
از نظر شفقت و سخاوت مطلقاً بخشنده است و
او از سر تا پا تمام زیبایی برای ظرافت و زینت است. (153)
از نظر شجاعت از همه شجاع تر است و
تا آنجا که به رتبه و مقام مربوط می شود، او از همه خوش شانس تر است. (154)
هر چند برای تسخیر هر دو جهان
او محتاج شمشیر و نیزه نیست (155)
اما زمانی که مهارت، شاهکار و قدرت شمشیر او ظهور کرد
آنگاه با روشن شدن آن، دل های دشمن آواز می شود. (156)
قلب یک فیل با نیزه اش پر شده است و
حتی قلب شیر هم با تیرش سوخته است. (157)
طناب پوسته پوسته شدن او حیوانات و جانوران وحشی را در دام خود اسیر کرده است،
و نیزهی سنگین او، خاک را زیر شیاطین و شیاطین گسترانده است (با شکست دادن آنها) (158)
تیر تیز او کوه را چنان سوراخ کرد
کاری که حتی آرجون شجاع هم نتوانست در روز نبرد انجام دهد. (159)
خواه در مورد آرجون صحبت کنیم، بهیم، رستم یا سام، یا
چه در مورد اسافان دیار، چه لخمان یا رام صحبت کنیم. این شجاعان چه کسانی و چه کسانی بودند؟ (160)
هزاران مهایش و هزاران گانایش
سرهایشان را با خضوع و احترام بر پاهای نیلوفر او خم کن. (161)
همه آنها خدمتگزار - بردگان این پادشاه پیروز نبرد هستند و
به هر دو جهان از او عطر و شادی و درخشندگی عطا شد. (162)
هزاران علی و هزاران پیامبر
همگی با تواضع و احترام در مقابل پای او سر تعظیم می کنند. (163)
وقتی تیرش از کمانش در نبرد با سرعت فوق العاده پرتاب می شود،
در دل دشمن نفوذ می کند. (164)
تیر او سنگ سخت را چنان می شکافد،
مثل یک شمشیر هندی که می تواند از میان علف ها بچرخد. (165)
نه سنگ و نه فولاد در برابر تیر او نیست و
خرد روشنفکران یخ چندانی از برنامه ها و رویه های او نمی کند. (166)
وقتی گرز فولادی سنگینش روی سر فیل می افتد،
آن وقت اگر کوه هم باشد جزئی از غبار می شود. (167)
ستایش و جلال او را نمی توان در هیچ حاشیه و مرزی قرار داد و
عظمت او بسیار فراتر از توان عقلی فرشتگان است.(168)
او بسیار والاتر از عقل یا ادراک ماست و
زبان ما از وصف حمد و جلال او ناتوان است. (169)
جسد او ستون و تیر سقف طرح جستجوی آکاالپوراخ است و
چهره او با بزرگواری و بزرگواری واهگورو همیشه درخشان و درخشان است. (170)
قلب او خورشید درخشانی است که با درخشش الهی می درخشد،
در ایمان از همه پیروان واقعی و مؤمنان مخلص جلوتر و بالاتر است. (171)
او از هر کسی که در هر کجا و هر کسی قابل تشخیص است، دارای رتبه و مقامی بالاتر است.
او بیشتر از آن چیزی است که می تواند توصیف کند. (172)
همه جهانیان از لطف شخصیت او اشباع شده اند و
شاهکارهای او را نمی توان در هیچ محدودیتی محدود کرد. (173)
هنگامی که ستایش و جلال او فراتر از هر پاسخگویی است،
پس چگونه می توان آنها را به صفحه (صفحات) هر کتابی محدود کرد. (174)
با لطف واهگورو دعا می کنم که سر نند لعل فدای نعم او شود و
با مهربانی آکاالپوراخ روح و قلب نند لعل به پیشگاه او تقدیم شود. (175)
شب و روز به خاطر اعمال و کردار خود پریشان هستید. (403)
گورو واقعی کامل شما را معتمد واهگورو می کند،
برای درد زخم جدایی مرهم و ضماد می دهد. (404)
تا شما هم بتوانید یکی از همراهان نزدیک واهگورو شوید،
و شما می توانید با شخصیتی نجیب استاد قلب خود شوید. (405)
شما تا به حال در مورد آکاالپوراخ گیج و گیج شده اید،
زیرا، شما برای سالها در جستجوی او مضطرب بودهاید. (406)
از تنهایی چه بگویم! به راستی که تمام دنیا برای او متحیر است،
این آسمان و فلک چهارم همه بر او مضطربند. (407)
این آسمان به همین دلیل به دور او می چرخد
که او نیز به دلیل علاقه ای که به او دارد، می تواند فضایل والایی را اتخاذ کند. (408)
مردم سراسر جهان در مورد واهگورو شگفت زده و گیج شده اند،
همان طور که گداها کوچه به کوچه به دنبال او هستند. (409)
پادشاه هر دو جهان در دل ساکن است،
اما این بدن ما در آب و گل فرو رفته است. (410)
زمانی که تصویر واقعی واهگورو قطعاً تصویری خشن ساخت و در قلب شما ساکن شد.
سپس ای فداکار آکاالپوراخ واقعی! تمام خانواده شما، از شادی و سرخوشی، خود را به تصویر او تبدیل خواهند کرد. (411)
شکل آکالپوراخ واقعاً نماد نعم اوست.
پس باید شهد جام حق را بنوشید. (412)
پروردگاری که از خانه تا خانه به دنبالش بودم
ناگهان، او را در خانه خودم (جسم) کشف کردم. (413)
این نعمت از جانب گورو واقعی و کامل است،
هر چه می خواستم یا نیاز داشتم، می توانستم آن را از او بگیرم. (414)
هیچ کس دیگری نمی تواند آرزوی قلبی خود را برآورده کند،
و هر گدا قادر به کسب ثروت سلطنتی نیست. (415)
نامی غیر از گورو بر زبان خود نیاورید،
در واقع، یک گورو کامل به تنهایی می تواند مکان صحیح آکاالپوراخ را به ما بدهد. (416)
ممکن است معلمان و مربیان متعددی برای هر آیتم (در این دنیا) وجود داشته باشد.
با این حال، چه زمانی می توان یک گورو کامل را ملاقات کرد؟ (417)
Waaheguru پاکدامن آرزوی مشتاق قلب من را برآورده کرد،
و به دل شکستگان کمک کرد. (418)
ملاقات با یک گورو کامل، دستیابی واقعی به آکاالپوراخ است،
زیرا او (او) است که می تواند به ذهن و روح آرامش بخشد. (419)
ای قلب من! اولا، شما باید از غرور و منیت خود خلاص شوید،
تا بتوانی مسیر درست را از کوچه او به راه حق برسانی. (420)
اگر بتوانید گورو واقعی کامل و کامل را بشناسید،
آن وقت بدون هیچ مشکلی (آیین) می توانید سرور این دل باشید. (421)
هر که نتوانسته است نفس خود را از بین ببرد،
آکاالپوراخ اسرار خود را برای او فاش نمی کند. (422)
هر چه هست، درون خانه است، بدن انسان،
شما باید در اطراف مزرعه زراعت قلب خود قدم بزنید. دانه روشنگری فقط در درون آن وجود دارد. (423)
هنگامی که گورو واقعی کامل و کامل راهنمای و مربی شما می شود،
پس از آن شما به خوبی در مورد Waaheguru خود آگاه و آشنا خواهید شد. (424)
اگر قلب شما می تواند به سمت قادر مطلق انگیزه و الهام بگیرد،
سپس در هر موی بدنت بارانی از نعم او جاری می شود. (425)
آن وقت تمام آرزوهای تو در این دنیا برآورده می شود
و تمام نگرانی ها و دلهره های زمانه را دفن خواهید کرد. (426)
هیچ چیز در این دنیا خارج از بدن شما وجود ندارد،
فقط برای یک لحظه باید درون خود را بشناسید. (427)
نعمت واقعی واهگورو برای همیشه به شما عطا خواهد شد،
اگر می توانید (تمایز آشکار) را بدانید که شما کی هستید و خدا کیست؟ (428)
من کی هستم؟ من فقط یک ذره از یک مشت غبار لایه بالایی هستم،
این همه نعمت، به دلیل خوش شانسی من، توسط استاد واقعی من به من عطا شد. (429)
بزرگ است گوروی واقعی که به من نعم مقدس آکالپوراخ را برکت داده است.
با مهربانی و عطوفت بسیارش به این مشت خاک. (430)
بزرگ است گوروی واقعی که دارای ذهن های کوری مانند من است،
آنها را هم در زمین و هم در آسمان نیرو بخشید. (431)
بزرگ است گوروی واقعی که قلب من را با اشتیاق و علاقه شدید برکت داده است،
خوشا به حال استاد واقعی که تمام محدودیت ها و غل و زنجیر قلب من را شکست. (432)
بزرگ است گورو واقعی، گورو گوبیند سینگ، که مرا به خداوند معرفی کرد،
و مرا از غم و غصه های دنیوی رهایی بخشید. (433)
بزرگ گوروی واقعی است که به افرادی مانند من فقط زندگی ابدی را برکت داده است
به دلیل نام آکاالپوراخ غیرقابل ردیابی. (434)
عالی است گورو کامل و واقعی، که دارد
فقط یک قطره آب مثل درخشندگی ماه و خورشید روشن شده است. (435)
خوشا به حال آن گوروی راستین و خوشا به حال نعمتها و بخششهای بی شمار او،
که میلیون ها نفر مثل من حاضرند خودشان را فدا کنند. (436)
نعم او در زمین و آسمان فراگیر است،
این اوست که تمام خواسته های شدید شاگردانش را برآورده می کند. (437)
هر که از شنیدن گفتگوی او شاد و خشنود شود،
قبول کن که تا ابد با خدای متعال رو در رو خواهد بود. (438)
آکاالپوراخ همیشه در برابر او حضور دارد،
و مدیتیشن و یاد واهگورو همیشه در دل او می ماند. (439)
اگر اشتیاق دارید که رو در رو با قادر مطلق باشید،
سپس، شما باید سعی کنید رو در رو با گورو کامل و کامل باشید. (440)
یک گورو کامل، در واقع، تصویری از همه جا حاضر است،
نگاهی اجمالی به چنین گوروی کاملی به قلب و روح کمک و آرامش می دهد. (441)
گورو کامل و واقعی، در واقع، تصویری از آکالپوراخ است،
هر که خود را از او دور کرد، دور انداخته شد و مانند زباله دور انداخت. (442)
گورو کامل و واقعی جز حقیقت چیزی را بیان نمی کند،
هیچ کس جز او نتوانسته است مروارید این اندیشه معنوی را سوراخ کند. (443)
تا کجا و چقدر می توانم از او برای بخشش هایش تشکر کنم؟
هر چه بر لب و زبانم بیاید، آن را نعمت می دانم. (444)
هنگامی که آکاالپوراخ قلب را از پلیدی، ناسزا و لجن پاک کرد
گورو کامل و کامل حس خوب را به آن بخشیده است. (445)
در غیر این صورت چگونه میتوانستیم راه واقعی خدا را دریابیم؟
و کی و چگونه میتوانیم از کتاب حقیقت عبرت بگیریم؟ (446)
اگر همه اینها اعطای گورو واقعی از روی شفقت و مهربانی او باشد،
سپس، کسانی که گورو را نمی شناسند یا قدردانی نمی کنند، در واقع مرتد هستند. (447)
گوروی کامل و واقعی، بیماری های قلبی را برطرف می کند،
در واقع، تمام هوس های شما در دل خود برآورده می شود (448)
زمانی که گورو کامل نبض قلب را به درستی تشخیص داد،
سپس زندگی به هدف وجودی خود رسید. (449)
به خاطر گوروی کامل و واقعی، انسان زندگی ابدی می یابد،
با فضل و مهربانی او به تسلط و سیطره دل می رسد. (450)
این انسان فقط برای رسیدن به آکاالپوراخ به این دنیا آمده است.
و به عنوان یک دیوانه در جدایی او سرگردان است. (451)
این معامله واقعی فقط در فروشگاه حقیقت موجود است،
گورو کامل و کامل تصویر نمادین خود آکالپوراخ است. (452)
گورو کامل، مرجع در اینجا به گورو گوبیند سینگ جی است، عفت و قداست را به شما عطا می کند.
و تو را از چاه (عمق) غم و اندوه بیرون می کشد. (453)
گوروی کامل و واقعی، بیماری های قلبی را برطرف می کند،
که با آن تمام خواسته های قلبی در درون خود قلب محقق می شود. (454)
شرکت ارواح شریف به خودی خود ثروتی فوق العاده است،
همه اینها (اینها) فقط از طریق حمایت شرکت بزرگواران به دست می آید. (455)
ای عزیز من! لطفاً به آنچه می گویم گوش دهید،
تا بتوانید به راز و رمز زندگی و جسم پی ببرید. (456)
شما باید با جویندگان فداییان واهگورو دوست شوید،
و غیر از مراقبه نعم اکاالپوراخ بر زبان و لب خود سخنی نیاورد. (457)
تو باید خاک بشوی و عمل کنی، یعنی تواضع کنی و خاک گذر مقدسات شوی.
و نگران این دنیای بیهوده و بی شرف نباشید. (458)
اگر می توانید کتاب شکوه عاشقانه را بخوانید،
اونوقت می تونستی آدرس و سرفصل کتاب عشق بشی. (459)
عشق به واهگورو شما را به تصویر خود واهگورو تبدیل می کند.
و تو را در هر دو جهان سربلند و مشهور می کند. (460)
ای آکاالپوراخ من! لطف و محبت خود را به این قلب من برکت دهید،
و همچنین طعم سرخوشی عشقت را به من عطا کن. (461)
تا روزها و شبهایم را به یاد تو بگذرانم
و به من رستگاری از غل و زنجیر غم و غصه های این دنیا عطا فرما. (462)
با مهربانی چنین گنجی را به من عطا کن که باید دائمی و جاودانه باشد،
همچنین همراهی (این گونه افراد) را به من برکت ده که می تواند همه نگرانی ها و غم های من را برطرف کند. (463)
مرا با چنین نیات و مقاصدی که باید حق را بپرستند، برکت ده،
مهربانانه به من چنین شجاعت و صلابتی عطا کن که باید آماده باشم تا جانم را فدا کنم تا در راه خدا جسارت کنم. (464)
هر چه هست، او باید آماده باشد که به حساب تو قربانی کند،
همچنین باید برای فدا کردن جان و روح در مسیر آکاالپوراخ آماده شود. (465)
طعم شیرین نگاهت را به چشمانم ببخش
و قلبم را با گنجینه های اسرار و اسرار خود برکت ده. (466)
مهربانانه دلهای سوخته ما را به شور و حرارت (عشقت) برکت ده
و ما را با یک بند (قلاده سگ) مراقبه در گردن ما برکت ده. (467)
لطفا "جدایی (از شما)" ما را با اشتیاق شدید برای دیدار با شما برکت دهید،
و احسان خود را به حال پاییزی بدن ما عطا کن. (468)
با مهربانی خود هر موی بدنم را به زبان تبدیل کن
تا بتوانم در هر نفس پس از نفس ستایش تو را به زبان بیاورم و بخوانم. (469)
فریاد و شکوه آکاالپوراخ فراتر از هر کلمه یا گفتگویی است،
این گفتمان و داستان پادشاه واقعی در هر خیابان به گوش می رسد. (470)
آیا می دانید اصل این خیابان چیست؟
شما باید فقط تأییدات او را بیان کنید و نه چیز دیگر. این زندگی است. (471)
زندگی با مراقبه دائمی او عالی است،
حتی اگر ممکن است از سر تا پا، ارباب بدن باشیم. (472)
اگر تمام حقیقت آکاالپوراخ به کسی با شجاعت و توانایی برکت دهد،
سپس آن شخص می تواند به دلیل مدیتیشن، به دست آورد. (473)
مراقبه عجایب و سنگ بنای انسان بودن است،
و مدیتیشن نشانه واقعی زنده بودن است. (474)
(هدف) زندگی یک انسان در واقع مراقبه آکاالپوراخ است.
یادآوری Waaheguru (هدف) زندگی واقعی است. (475)
اگر به دنبال نشانه ها و نمادهای زندگی برای خود هستید،
سپس، کاملاً مناسب است که به مراقبه (در نعم آکاالپوراخ) ادامه دهید. (476)
تا آنجا که ممکن است باید مانند یک خادم، متواضع باشید، نه یک ارباب متکبر،
انسان نباید در دنیا دنبال چیزی جز مراقبه خداوند متعال باشد. (477)
این گرد و غبار فقط به یاد خدا مقدس می شود.
درگیر شدن در هر مکالمه ای غیر از مدیتیشن چیزی جز شرمندگی مطلق نخواهد بود. (478)
باید مراقبه کنی تا در دربار او مقبول شوی،
و از الگوی نفس نفس و شیوه زندگی مرتد دست بردارید. (479)
مراقبه برای قلب استاد همه دلها بسیار خوشایند است،
موقعیت شما در این دنیا همیشه به دلیل مدیتیشن بالا باقی می ماند. (480)
گورو کامل و واقعی اینطور گفت:
«او تو را با یاد واهگورو در دل مهجور ساکن کرده است». (481)
شما باید این فرمان گوروی کاملاً واقعی را در قلب خود حک کنید،
تا در هر دو دنیا سرت بالا باشد. (482)
این فرمان گورو کامل و واقعی بدن مسی شما را به طلا تبدیل می کند.
و این طلا تنها از طریق یاد آکاالپوراخ محقق می شود. (483)
این طلای مادی تخریب پذیر است و علت اصلی و گرداب مشکلات و درگیری های متعدد است.
با این حال، طلای مراقبه، مانند موجودیت همهجانبه و واهگورو واقعی، دائمی است. (484)
مال (حقیقی) در خاک پای ارواح شریف و مقبول است.
آنقدر ثروت واقعی است که فراتر از هر ضرر و زیان است. (485)
حتما متوجه شده اید که هر بهار پاییز را به ارمغان می آورد،
اگرچه بهار بارها و بارها به این دنیا می آید. (486)
با این حال، این شکل مراقبه ای از بهار تا روز قیامت تازه و جدید باقی می ماند.
ای آکاالپوراخ! لطفا نفوذ چشم بد را از این چشمه دور نگه دارید . (487)
هر که اتفاقاً کولیریوم غبار پای مقدسین را بدست آورد،
مطمئن باشید چهره او مانند درخشش و درخشش خورشید الهی خواهد درخشید. (488)
با وجود اینکه فرد روشن فکر معنوی در این دنیا زندگی می کند،
او، در واقع، همیشه سالک و فداکار واهگورو است. (489)
او در هر دم از زندگی خود مراقبه می کند و فضایل خود را توصیف می کند.
و هر لحظه به احترام او آیاتی از نعم او را تلاوت می کند. (490)
آنها مدام قلب خود را هدایت می کنند و به سمت افکار در مورد او متمرکز می شوند.
عقلشان را با عطر یاد اکاالپوراخب در هر نفس معطر می کنند. (491)
او همیشه تمرکز دارد و در همه حال با خدای متعال متحد است.
و او توانسته است به ثمرات واقعی این زندگی دست یابد. (492)
ثمره واقعی این زندگی نزد گورو است،
و تكرار و مراقبه خاموش نعم او هميشه بر زبان و لب اوست. (493)
گورو واقعی نگاه اجمالی ظاهری آکالپوراخ است،
پس باید اسرار او را از زبان او بشنوید. (494)
یک گورو واقعی در واقع تجسم کامل تصویر خداست،
و تصویر آکالپوراخ همیشه در قلب او می ماند. (495)
وقتی تصویر او برای همیشه در قلب کسی ساکن است،
سپس، تنها یک کلمه از آکاالپوراخ در اعماق قلب او می نشیند. (496)
من این دانه های مروارید را در یک گردنبند نخ کرده ام،
تا این ترتیب دلهای نادان را از اسرار واهگورو آگاه سازد. (497)
(این مجموعه) مانند فنجانی که تا لبه پر از اکسیر الهی است،
به همین دلیل است که نام آن را "Zindagee Naamaa" گذاشته اند. (498)
از سخنان او بوی معرفت الهی برمی آید.
با آن گره (اسرار و شبهات) دل دنیا باز می شود. (499)
هر که این را به لطف و شفقت واهگورو بخواند،
او در میان روشنفکران جایزه دریافت می کند. (500)
این جلد شامل شرح و ترسیم مردان مقدس و الهی است.
این توصیف هوش و خرد را سبک می کند. (501)
ای آگاه! در این جلد،
هیچ لفظ و تعبیر دیگری جز لفظ یا تعبیر ذکر و مراقبه اکاالپورالخ نیست. (502)
یاد واهگورو گنجینه ذهن های روشن بین است.
هر چیز دیگری غیر از مراقبه واهگورو (کاملاً) بی فایده است. (503)
هیچ کلمه یا عبارتی را نخوانید و حتی به آن نگاه نکنید، مگر آنچه در مورد مراقبه خداوند متعال است.
یاد خدا آری یاد خدا و فقط یاد خدا. (504)
ای آکاالپوراخ! لطفاً هر ذهن پژمرده و ناامید را سبز و با اعتماد به نفس دوباره بسازید،
و هر ذهن پژمرده و از بین رفته را شاداب و شاداب کنید. (505)
ای واهگورو! لطفاً به این شخص کمک کنید، واقعاً شما،
و هر شرمنده و ترسو را موفق و پیروز گردان. (506)
ای آکاالپوراخ! (مهربان) دل گویا را با اشتیاق عشق (به تو) برکت ده.
و تنها ذره ای از علاقه به عشقت را به زبان گویا عطا کن. (507)
تا غیر از خداوند تعمق نکند و یاد نکند.
و برای اینکه جز عشق و ارادت به واهگورو درس دیگری نیاموزد و نخواند. (508)
به طوری که جز مراقبه و ذکر آکاالپوراخ سخن دیگری بر زبان نمی آورد.
به طوری که هیچ کلمه یا تعبیر دیگری را جز آن که بر تمرکز فکر معنوی است نخواند و نخواند. (509)
(ای آکاالپوراخ!) مهربانی کن که چشمانم را با نوری از خداوند متعال به من برکت ده.
با مهربانی همه چیز را از قلبم دور کن جز ذات خدا. (510)