مهل اول:
احمق ها در مورد گوشت و گوشت بحث می کنند، اما از مراقبه و خرد معنوی چیزی نمی دانند.
به چه گوشتی می گویند و به چه سبزیجات سبز می گویند؟ چه چیزی منجر به گناه می شود؟
عادت خدایان این بود که کرگدن را بکشند و برای قربانی سوختنی جشن بگیرند.
کسانی که گوشت را ترک میکنند و وقتی نزدیک آن مینشینند بینی خود را میگیرند، مردان را در شب میبلعند.
آنها ریاکاری می کنند و در برابر دیگران نمایش می دهند، اما چیزی از مراقبه یا خرد معنوی نمی فهمند.
ای نانک به نابینایان چه می توان گفت؟ آنها نمی توانند پاسخ دهند یا حتی نمی توانند آنچه گفته می شود را بفهمند.
آنها به تنهایی کور هستند که کورکورانه عمل می کنند. چشمی در دل ندارند.
آنها از خون مادر و پدرشان تولید می شوند، اما ماهی و گوشت نمی خورند.
اما وقتی زن و مرد در شب به هم می رسند، در جسم به هم می رسند.
در جسم آبستن می شویم و در جسم متولد می شویم. ما ظروف گوشتی هستیم
تو از حکمت معنوی و مراقبه چیزی نمی دانی، هر چند که خود را باهوش می خوانی، ای عالم دین.
ای استاد، تو معتقدی که گوشت بیرون بد است، اما گوشت کسانی که در خانه ات هستند خوب است.
همه موجودات و مخلوقات گوشت هستند; روح خانه خود را در جسم گرفته است.
آنها غیرقابل خوردن را می خورند. آنها آنچه را که می توانستند بخورند رد می کنند و رها می کنند. معلمی دارند که نابینا است.
در جسم آبستن می شویم و در جسم متولد می شویم. ما ظروف گوشتی هستیم
تو از حکمت معنوی و مراقبه چیزی نمی دانی، هر چند که خود را باهوش می خوانی، ای عالم دین.
گوشت در پوراناس مجاز است، گوشت در کتاب مقدس و قرآن مجاز است. در طول چهار عصر، گوشت استفاده شده است.
در اعیاد مقدس و جشن های ازدواج به نمایش گذاشته می شود. گوشت در آنها استفاده می شود.
زنان، مردان، پادشاهان و امپراطوران از گوشت سرچشمه می گیرند.
اگر دیدید که آنها به جهنم می روند، از آنها هدایای خیریه نپذیرید.
بخشنده به جهنم می رود، در حالی که گیرنده به بهشت می رود - به این بی عدالتی نگاه کنید.
شما خودتان را درک نمی کنید، اما به دیگران موعظه می کنید. ای پاندیت، تو واقعاً عاقل هستی.
ای پاندیت، تو نمی دانی منشأ گوشت از کجاست.
ذرت، نیشکر و پنبه از آب تولید می شوند. سه جهان از آب به وجود آمدند.
آب می گوید: "من از بسیاری جهات خوب هستم." اما آب اشکال مختلفی دارد.
با رها کردن این غذاهای لذیذ، فرد تبدیل به یک سانیاسی واقعی، یک گوشه نشین جدا شده می شود. نانک تأمل می کند و صحبت می کند. ||2||
مالهار انتقال احساسات از روح است تا به ذهن نشان دهد چگونه خنک و سرحال شود. ذهن همیشه در آرزوی رسیدن سریع و بدون تلاش به اهدافش می سوزد، با این حال احساسات منتقل شده در این راگ می تواند آرامش و رضایت را به ذهن بیاورد. می تواند ذهن را به این آرامش برساند و احساس رضایت و خشنودی را به ارمغان بیاورد.