ਸਲੋਕ ਮਃ ੫ ॥
salok mahalaa 5 |

سالوک، مهل پنجم:

ਬਾਰਿ ਵਿਡਾਨੜੈ ਹੁੰਮਸ ਧੁੰਮਸ ਕੂਕਾ ਪਈਆ ਰਾਹੀ ॥
baar viddaanarrai hunmas dhunmas kookaa peea raahee |

در این جنگل شگفت انگیز جهان، هرج و مرج و سردرگمی وجود دارد. فریادها از بزرگراه ها می آید.

ਤਉ ਸਹ ਸੇਤੀ ਲਗੜੀ ਡੋਰੀ ਨਾਨਕ ਅਨਦ ਸੇਤੀ ਬਨੁ ਗਾਹੀ ॥੧॥
tau sah setee lagarree ddoree naanak anad setee ban gaahee |1|

من عاشق تو هستم ای مولای شوهرم. ای نانک، من با شادی از جنگل عبور می کنم. ||1||

Sri Guru Granth Sahib
اطلاعات شبد

عنوان: راگ گوجری
نویسنده: گرو ارجن دیو جی
صفحه: 520
شماره خط: 13

راگ گوجری

اگر تشبیه کاملی برای راگ گوجاری وجود داشته باشد، آن تشبیه شخصی است که در بیابان منزوی شده و دستانش را حجامت کرده و آب در دست دارد. با این حال، تنها زمانی که آب به آرامی از میان دست های به هم پیوسته آنها نفوذ می کند، فرد به ارزش و اهمیت واقعی آب پی می برد. به همین ترتیب راگ گجری شنونده را به درک و آگاهی از گذر زمان سوق می دهد و از این طریق به ماهیت ارزشمند خود زمان اهمیت می دهد. مکاشفه شنونده را به آگاهی و اعتراف به مرگ و فناپذیری خود می‌رساند و باعث می‌شود از «زمان زندگی» باقی‌مانده‌شان عاقلانه‌تر استفاده کنند.