آن مکان دائمی و واقعی در سعد سنگات، شرکت مقدس به دست آمده است.
ای نانک، آن موجودات حقیر تزلزل و سرگردانی ندارند. ||29||
سالوک:
وقتی قاضی عادل دارما شروع به نابود کردن کسی می کند، هیچ کس نمی تواند مانعی در راه او قرار دهد.
ای ناناک، کسانی که به سعد سنگات می پیوندند و در خداوند تعمق می کنند، نجات می یابند. ||1||
پاوری:
دهها: کجا می روی، سرگردان و جست و جو می کنی؟ در عوض در ذهن خود جستجو کنید.
خدا با شماست پس چرا جنگلی به جنگلی سرگردان می شوید؟
در Saadh Sangat، گروه مقدس، تپه غرور ترسناک و خودخواهانه خود را فرو بریز.
آرامش خواهید یافت و در سعادت شهودی خواهید ماند. با خیره شدن به رؤیای مبارک خدا درشان، مسرور خواهید شد.
کسی که چنین تپه ای داشته باشد، می میرد و از درد تناسخ در رحم رنج می برد.
کسی که سرمست وابستگی عاطفی است، گرفتار خودپرستی، خودخواهی و خودپسندی است، در تناسخ به آمدن و رفتن ادامه خواهد داد.
آهسته و پیوسته، اکنون تسلیم مقدسین مقدس شده ام. من به پناهگاه آنها آمده ام.
خداوند طناب درد مرا بریده است. ای نانک، او مرا در خود ادغام کرده است. ||30||
سالوک:
جایی که قوم مقدس مدام کرتان حمد پروردگار عالم را به ارتعاش در می آورند، ای ناناک
- قاضی عادل می گوید: ای رسول مرگ به آن مکان نزدیک نشو وگرنه من و تو فرار نمی کنیم. ||1||
پاوری:
نانا: کسی که روح خود را تسخیر می کند، در نبرد زندگی پیروز می شود.
کسی که می میرد در حالی که با خودپرستی و بیگانگی مبارزه می کند، متعالی و زیبا می شود.