کسی که خداوند را بشناسد شبیه او می شود.
او کاملاً مطهر می شود و بدنش تقدیس می شود.
دلش شاد، عاشق پروردگار یگانه.
او عاشقانه توجه خود را عمیقاً بر کلام واقعی شاباد متمرکز می کند. ||10||
عصبانی نشوید - در شهد آمبروسیال بنوشید. تا ابد در این دنیا نخواهی ماند.
پادشاهان حاکم و فقرا باقی نخواهند ماند. آنها در طول چهار سن می آیند و می روند.
همه می گویند که می مانند، اما هیچ کدام باقی نمی مانند. نمازم را به چه کسی بخوانم؟
شاباد یگانه، نام خداوند، هرگز تو را ناامید نخواهد کرد. گورو افتخار و درک می دهد. ||11||
کمرویی و دودلی ام مرده و رفته و با صورت بی حجاب راه می روم.
سردرگمی و تردید مادرشوهر دیوانه و دیوانه ام از سرم پاک شده است.
معشوق مرا با نوازش های شادی آور فرا خوانده است. ذهن من از سعادت شباد پر شده است.
آغشته به عشق معشوق، گورمخ و بی خیال شده ام. ||12||
جواهر نعم را بخوانید و سود خداوند را به دست آورید.
حرص، بخل، شر و خودپرستی;
تهمت، کنایه و شایعات؛
منمخ خودخواسته کور، نادان و نادان است.
فانی به خاطر کسب منفعت پروردگار به دنیا می آید.
اما او تبدیل به یک برده کارگر می شود و توسط مایا دزدیده می شود.
کسی که سود نعم را با سرمایه ایمان به دست آورد.
ای ناناک، واقعاً مورد احترام پادشاه عالی واقع شده است. ||13||