احمق ها خود را عالم روحانی می نامند و با ترفندهای زیرکانه خود به جمع آوری مال علاقه دارند.
صالحان با درخواست درگاه نجات، عدالت خود را هدر می دهند.
آنها خود را مجرد می خوانند و خانه های خود را رها می کنند، اما راه واقعی زندگی را نمی دانند.
هر کس خود را کامل می نامد. هیچ کدام خود را ناقص نمی دانند
اگر ثقل ناموس بر ترازو گذاشته شود، ای نانک، وزن واقعی او را می بیند. ||2||
مهل اول:
اعمال شیطانی به طور عمومی شناخته می شود. ای نانک، پروردگار واقعی همه چیز را می بیند.
همه تلاش می کنند، اما این به تنهایی اتفاق می افتد که خداوند خالق انجام می دهد.
در جهان آخرت، موقعیت اجتماعی و قدرت معنایی ندارد. از این پس، روح تازه است.
آن چند نفری که آبرویشان تایید می شود خوبند. ||3||
پاوری:
فقط کسانی که کارمای آنها را از همان ابتدا تعیین کرده ای، پروردگارا، در مورد تو تفکر می کنند.
هیچ چیز در اختیار این موجودات نیست; شما جهان های مختلف را خلق کردید.
برخی را با خود متحد می کنی و برخی را گمراه می کنی.
به لطف گورو شما شناخته شده اید. از طریق او، شما خود را آشکار می کنید.
ما به راحتی در شما جذب می شویم. ||11||
همانطور که تو راضی است، تو مرا نجات می دهی. ای خدا، ای پادشاه خداوند، آمده ام تا پناهگاه تو را بجویم.
من سرگردان هستم، شبانه روز خود را خراب می کنم. پروردگارا، لطفا آبروی مرا حفظ کن!
من فقط یک بچه هستم؛ تو ای گورو پدر من هستی لطفا به من درک و آموزش بدهید.
بنده ناناک به عنوان غلام خداوند شناخته می شود. پروردگارا عزتش را حفظ کن! ||4||10||17||