کسی که با گورو واقعی ملاقات می کند آرامش پیدا می کند.
او نام خداوند را در ذهن خود ثبت می کند.
اى نانك، چون پروردگار فضل خود را عطا كند، حاصل مى شود.
او از امید و ترس رها می شود و نفس خود را با کلمه شاباد می سوزاند. ||2||
پاوری:
فدائیان تو برای ذهن تو خشنود هستند، پروردگارا. آنها در خانه شما زیبا به نظر می رسند و ستایش های شما را می خوانند.
ای نانک، کسانی که از فضل تو دریغ شدهاند، در درگاه تو پناهی نمییابند. به سرگردانی خود ادامه می دهند
برخی منشأ آنها را درک نمی کنند و بدون دلیل، خود بزرگ بینی خود را به نمایش می گذارند.
من خدمتکار خداوند هستم که دارای موقعیت اجتماعی پایینی هستم. دیگران خود را کاست بالا می نامند.
من به دنبال کسانی هستم که در تو فکر می کنند. ||9||
تو بانکدار واقعی من هستی، خداوندا. ای خداوند پادشاه، تمام جهان تاجر توست.
خداوندا، همه ظروف را ساختی، و آنچه در درون است نیز مال توست.
هر چه در آن ظرف قرار دهید، آن به تنهایی دوباره بیرون می آید. موجودات بیچاره چه کار می توانند بکنند؟
خداوند گنجینه عبادت خود را به بنده نانک داده است. ||2||
سالوک، اول مهل:
باطل است پادشاه، دروغ است رعیت. دروغ تمام دنیاست
عمارت دروغ است، آسمان خراش ها دروغ است. باطل هستند کسانی که در آنها زندگی می کنند.
باطل طلا است و باطل نقره است. باطل هستند کسانی که آنها را می پوشند.
باطل تن است، باطل لباس است. دروغ زیبایی بی نظیری است
باطل است شوهر، دروغ زن است. سوگوار و هدر می روند.