شمشیرها مانند رعد و برق در ابرها می درخشیدند.
شمشیرها (میدان جنگ) را مانند مه زمستانی پوشانده اند.39.
شیپورها با کوبیدن چوب طبل به صدا درآمد و لشکریان به یکدیگر حمله کردند.
رزمندگان جوان شمشیرهای خود را از غلاف بیرون آوردند.
سرنوات بیج خود را به اشکال بیشماری افزایش داد.
که به شدت خشمگین جلوی دورگا آمد.
همه شمشیرهایشان را بیرون کشیدند و زدند.
دورگا خود را از همه چیز نجات داد و سپر خود را با دقت نگه داشت.
سپس خود الهه شمشیر خود را زد و با دقت به سمت شیاطین نگاه کرد.
او شمشیرهای برهنه خود را در خون غوطه ور کرد.
به نظر می رسد که الهه ها دور هم جمع می شوند و در رودخانه ساراسواتی حمام می کنند.
الهه در میدان جنگ کشته و بر زمین انداخته است (همه اشکال سرنوات بیج).
بلافاصله پس از آن دوباره فرم ها به شدت افزایش یافت.
PAURI
رزمندگان با نواختن طبل ها و شیپورهای خود، جنگ را آغاز کرده اند.
چندی که به شدت عصبانی شده بود، کالی را در ذهنش به یاد آورد.
او در حال شکستن پیشانی چندی، به صدا درآوردن شیپور و اهتزاز پرچم پیروزی بیرون آمد.
هنگامی که خود را نشان داد، برای جنگ حرکت کرد، مانند بیر بهادرا که از شیوا ظاهر شد.
میدان جنگ توسط او محاصره شده بود و به نظر می رسید که او مانند شیری غرش می کند.
(شاه دیو) خود در اندوه شدیدی بود، در حالی که خشم خود را بر سه جهان نشان می داد.