او پوروشای اولیه، منحصر به فرد و بدون تغییر است.
او بدون رنگ، نشان، طبقه و اصل و نسب است.
او بدون دشمن، دوست، پدر و مادر است.
او از همه دور و به همه نزدیکتر است.
مسکن او در آب، زمین و آسمان است.
او موجودی نامحدود است و دارای فشار بی نهایت آسمانی است.
الهه دورگا به پای او پناه می برد و در آنجا ساکن می شود.
برهما و ویشنو نتوانستند پایان او را بدانند.
خدای چهار سر برهما او را به صورت «نتی نتی» (نه این، نه این) توصیف کرد.
او میلیون ها ایندرا و اوپیندرا (ایندراهای کوچکتر) خلق کرده است.
او برهماس و رودراس (شیوا) را خلق کرده و نابود کرده است.
او نمایشنامه چهارده جهان را خلق کرده است.
و سپس خودش آن را در درون خود ادغام می کند.
شیاطین بی نهایت، خدایان و شیشاناگاس.
او گندارواس، یاکشاها و شخصیت های والا را خلق کرده است.
داستان گذشته، آینده و حال.
در باطن هر قلبی برای او معلوم است.7.
کسی که پدر و مادر و نسب ندارد.
او نسبت به هیچ یک از آنها سرشار از عشق بی منت نیست.
او در همه نورها (نفس) در هم آمیخته است.