وقتی هیچ شکل و شکلی وجود نداشت، پس چگونه کسی می توانست عاشقانه روی شاباد تمرکز کند؟
هنگامی که سیاهچال از تخمک و اسپرم تشکیل نشده بود، چه کسی می توانست ارزش و وسعت خداوند را بسنجد؟
وقتی رنگ، لباس و فرم دیده نمی شد، چگونه می توان پروردگار واقعی را شناخت؟»
ای نانک، کسانی که با نعم، نام خداوند هماهنگ شده اند، جدا شده اند. در آن زمان و اکنون، آنها واقعی ترین حق را می بینند. ||66||
آنگاه که دل و جسم نبود، ای زاهد، آنگاه عقل در پروردگار مطلق و منفصل ساکن بود.
وقتی از نیلوفر ناف حمایت نمی شد، نفس در خانه خودش می ماند و با عشق پروردگار هماهنگ می شد.
هنگامی که هیچ شکل، شکل یا طبقه اجتماعی وجود نداشت، آنگاه شاباد، در ذات خود، در خداوند آشکار ساکن بود.
هنگامی که جهان و آسمان حتی وجود نداشت، نور پروردگار بی شکل سه جهان را پر کرد.
رنگ، لباس و فرم در پروردگار یگانه موجود بود. شاباد در خداوند یگانه و شگفت انگیز قرار داشت.
بدون نام واقعی، هیچ کس نمی تواند پاک شود. ای نانک این ناگفته است. ||67||
"ای انسان، جهان چگونه شکل گرفت و چه بلایی به پایان خواهد رسید؟"
در خودپرستی جهان شکل گرفت ای انسان. با فراموش کردن نعم، رنج می برد و می میرد.
کسی که گورمخ می شود در ذات حکمت معنوی می اندیشد. از طریق شباد، خودخواهی خود را می سوزاند.
بدن و ذهن او از طریق بنی مطهر کلام پاک می شود. او در حقیقت جذب می شود.
از طریق نعم، نام خداوند، او جدا می ماند. او نام واقعی را در قلب خود ثبت می کند.
ای ناناک، بدون نام، یوگا هرگز به دست نمی آید. این را در قلب خود تأمل کنید و ببینید. ||68||
گورمخ کسی است که به کلام واقعی شاباد می اندیشد.
بنی حقیقی بر گورمخ نازل می شود.
ذهن گورموک غرق در عشق پروردگار است، اما چقدر نادر هستند کسانی که این را می فهمند.
گورموک در خانه خود، در اعماق درون ساکن است.